قصد قربت
قصد قربت
قصد قربت ، يعنى نزديكى به مقام پروردگار، و ناگفته پيداست كه وقتى مى گويند: فلانى به فلان مقامِ كشورى نزديك است ، مراد نزديكى مكانى و جسمى و فيزيكى نيست وگرنه پيشخدمت ها از همه نزديك ترند، بلكه مراد از نزديكى ، نزديكى معنوى و مقامى و اُنس است .
انجام كارها براى جلب رضاى خداوند نيز به معناى آن نيست كه خداوند تحت تاءثير كارهاى ما قرار بگيرد و تغيير حال بدهد، كه در اين صورت محلّ حوادث و تغيير مى شود، بلكه قرب به خدا، يعنى بالارفتن روح از نردبان وجود، كه نتيجه اش نفوذ پيداكردن در هستى است . يعنى نزديك شدن به سرچشمه هستى و او را در دل خود يافتن .
همانگونه كه مراتب وجود در جماد و نبات و حيوان و انسان تفاوت دارد، مراتب انسانها نيز در قرب به سرچشمه هستى متفاوت است و انسان مى تواند تا آنجا به خداوند قرب پيداكند و مقرّب درگاه الهى شود كه خليفه خدا در روى زمين گردد. عبادت همراه با قصد قربت ، انسان را نورانى تر، كاملتر و با ظرفيت وجودى بيشترى مى گرداند.
همه عبادات و خصوصاً نمازهاى مستحبى نقش مهّمى در اين امر دارند، چنانكه در حديث مى خوانيم :
((لا يَزالُ الْعَبْد يَتَقَرَّبُ اِلىَّ بِالنَّوافِل )) [7]
انسان مى تواند همواره از طريق نمازهاى مستحبى به خدا نزديك شود.
نمازِ واجب ممكن است از ترس دوزخ يا قهر خدا انجام شود، امّا نماز نافله نشانه عشق است و رمز اُنس با معبود.
[7] - بحار، ج 75، ص 155.