خاطره2
خاطره
بهلول گروهى را ديد كه مسجدى مى سازند و ادعا مى كنند كه براى خداست ، او بر سنگى نوشت : بانى اين مسجد بهلول است و آنرا شبانه بر در مسجد نصب كرد. روز بعد كه كارگران سنگ را ديدند به هارون الرشيد ماجرا را گفتند او بهلول را حاضر كرد و پرسيد چرا مسجدى را كه من مى سازم به نام خودت كرده اى ؟
بهلول گفت اگر تو مسجد را براى خدا مى سازى بگذار نام من بر آن باشد خدا كه مى داند بانى مسجد كيست ، او كه در پاداش دادن اشتباه نمى كند. اگر براى خداست چه نام من باشد چه نام تو اين كه مهم نيست . بهلول با اين كار به او فهماند كه قصد قربت ندارد بلكه قصد شهرت و نام دارد. به همين جهت قرآن اعمال كفار را به سراب تشبيه مى كند كه بنظر آب مى آيد امّا واقعيتى ندارد: (وَالَّذينَ كَفَروُا اَعْمالُهُم كَسَرابٍ بِقيعَة يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً) [18]
اعمال كافران همچون سرابى است در بيابان خشك ، كه انسان تشنه آنرا آب مى پندارد.
اصولا اسلام ، عملى را صالح مى داند كه هر چهار عنصر آن نيك باشد: عمل ، انگيزه ، وسيله و شيوه .
نه تنها در ابتداى كار قصد قربت لازم است ، بلكه در طول عمل بايد قصد قربت دوام داشته باشد، والاّ كلّ عمل باطل است . اگر موتور هواپيما حتى دقيقه اى از كار بيفتد سقوط حتمى است . شرك و ريا در نيّت ، حتى اگر يك لحظه باشد تمام عمل را حبط و نابود مى كند.
[18] - سوره نور، آيه 39.