نماز سدي در برابر گناهان آينده
نماز سدي در برابر گناهان آينده
نماز نه تنها در جبران گناه و پوشيده شدن آن نقش دارد بلكه ميتوان از آن به عنوان سدي در برابر گناهان آينده نام برد چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت كرده و نهال تقوي را در دل او پرورش ميدهد و دو عامل «ايمان» و «تقوي» نيرومندترين موانع در برابر گناه ميباشد و اين همان نكتهاي است كه در قرآن مجيد به آن اشاره شده است: «آنچه را كه از كتاب آسماني قرآن بر تو وحي شد بر خلق تلاوت كن و نماز را (كه بزرگ عبادت خداست) به جاي آر كه همانا نماز است كه اهل نماز را از هر كار زشت و منكر باز ميدارد و همانا ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه ميكنيد آگاهست.( سوره عنكبوت (29)، آيه 45.) »آيه شريفه نشانگر اين نكته ظريف و انسان ساز است كه فرمان نماز و انجام شايسته و بايسته آن لطف و مهر خدا به انسان است چرا كه نماز به انسان نيرو و تواني ميبخشد كه به گناه و زشتي،كه نه خرد سالم آن را ميپسندد و نه دين و آيين آسمان و درست، نزديك نشود.به بيان برخي از بزرگان و فرزانگان نماز بسان نگهباني خردمند و مراقبي دلسوز است كه با گفتار شايسته و پندآموز خود از انحراف نمازگزار به سوي ظلم و گناه جلوگيري ميكند.
زيرا نماز عبادتي است كه در تمام حالاتش از قيام و ركوع و سجود و تشهد و سلام و ساير خصوصيات آن انسان را به ياد خدا وادار كرده و از نيت تا سلام به مقام عظمت حضرتش تذكر ميدهد. وقتي تكبير ميگويد خدا را از همه چيز برتر و بالاتر ميشمرد سپس به ياد نعمت هاي او افتاده،حمد و سپاس اوگفته واو را به رحمانيت و رحيميت مي ستايد آنگاه به ياد روز جزاي او افتاده، اعتراف بندگي او را كرده و فقط از او ياري ميجويد و صراط مستقيم را از او ميطلبد و از راه كساني كه مورد غضب الهي قرار گرفته و گمراه شده اند به خدا پناه ميبرد(صدر السادات دزفولي، 1378: 13.)، لذا در قلب چنين فردي جنبشي به سوي حق و حركتي به سوي پاكي و جهشي به سوي تقوا پديد ميآيد و اگر شخصي علاوه بر توجه و عمل به آداب ظاهري نماز داراي روح خشوع و خضوع و توجه كامل به حضرت حق شد با ادا كردن فريضه نماز، غرق در درياي بي كران ذكر او شده و در اين مقام، موجي از معنويت و عظمت و سطوت خالق در قلب او پيدا ميشود كه سد نيرومندي در برابر گناه محسوب ميشود. به خصوص كه اين عمل چند بار در شبانه روز تكرار ميگردد، هنگامي كه صبح از خواب برميخيزد در ياد او غرق ميشود، در وسط روز زماني كه سرگرم زندگي مادي و در اوج گرفتاري هاي دنيوي است ناگهان، صداي تكبير موذن را شنيده، برنامه خود را قطع و به درگاه او ميشتابد و حتي در پايان روز و آغاز شب، پيش از آنكه به بستر استراحت رود با او راز و نياز كرده و دل را مركز دريافت انوار او ميسازد. در واقع برتري نماز و ذكر خدا به خاطر آن است كه علت و ريشه محسوب شده و مايه حيات قلوب و بيداري دلهاست.
منبع: راسخون