ساعت پدرم هنوز شب ها زنگش به صدا در می‏آید

  پدرم، شهید مطهری، همیشه مقید به نماز شب بود. شبی که پدرم به شهادت رسید، وقتی به خانه برگشتم، ساعت نزدیک 2 نیمه شب بود که صدای زنگ ساعتش به صدا در آمد. همه از خواب برخاستیم. انتظار داشتیم باز صدای ناله‏ های محزون پدر را بشنویم، ولی خبری نشد. بلند شدیم و با یاد او ایستادیم به نماز، با چشمهایی گریان و قلبی پر از درد.
ساعت پدرم هنوز شبها زنگش به صدا در می‏آید، بی حضور پدر، اما با یاد پدر. (1)

1) پیشانی و خاک به نقل از علی مطهری





[ پنج شنبه 9 مهر 1394  ] [ 10:31 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]