شب زنده داری شیخ جعفر آل کاشف الغطاء

  در وصف حالات و سلوک معنوی مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء- از علمای بزرگ قرن سیزدهم- آمده است:
شبی برای خواند نماز شب از خواب بر می‏خیزد. فرزند جوانش را هم از خواب بیدار می‏کند و از او می‏خواهد با هم برای خواندن نماز به حرم مطهر امام علی علیه السلام بروند. پسرش که در آن وقت شب، برخاستن از خواب برایش سخت بود، بهانه می‏آورد، اما شیخ اصرار می‏کند که حتما باید با هم به حرم بروند. فرزندش بناچار و با اکراه بلند می‏شود و وضو می‏گیرد و با پدر به حرم مطهر امام علی علیه السلام می‏روند.
کنار در صحن مطهر که می‏رسند، مرد فقیری را می‏بینند که نشسته و دست به طرف مردم دراز می‏کند. شیخ جعفر از فرزندش می‏پرسد: این شخص در این وقت شب اینجا چه می‏کند؟ برای چه نشسته اینجا؟ پسرش می‏گوید: برای گدایی از مردم شیخ می‏گوید:
ببین فرزندم! این آدم به خاطر مبلغ اندک، این وقت شب از خواب و آسایش دست شسته و دست به سوی مردم دراز می‏کند. آیا تو به اندازه او به وعده‏های خدا درباره شب زنده داران اعتماد نداری که می‏فرماید:
فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرة اعین جزاء بما کانوا یعملون (1)

فرزند جوانش از شنیدن این جمله، بشدت منقلب می‏شود و در وجودش تحولی پدید می‏آید، به طوری که تا آخر عمر نماز شب او ترک نشد. (2)

1) سوره سجده / آیه 17 پاداش نیکوکاری اش چه نعمتها و لذتهای بی نهایت که روشنی بخش دیده است در عالم غیب بر او ذخیره شده است.
2) شب مردان خدا / ص 44 و 45.





[ پنج شنبه 9 مهر 1394  ] [ 10:47 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]