محمّد گلایتون (Mohammad Clayton)

« محمّد گلایتون » آمریکائی، که منظره زیبا و جذّاب نماز جماعت مسلمانان، او را به اسلام جذب کرده، داستان را این طور بازگو می کند: مسلمانان صفهای طولانی را که پشت سر هم قرار می گرفت، تشکیل می دادند. ما در عین حال که با سکوت کامل نظاره گر این منظره بودیم، بسیار شگفت زده شده بودیم، زیرا هیچ گونه امتیازی بین افراد این جمعیّت دیده نمی شد. در بین آنها مردمان سفید پوست و زرد پوست، فقیر و دولتمند و تهیدست و تاجر وجود داشت و همه آنها پهلو به پهلوی یکدیگر نشسته بودند، بدون این که اصلاً توجّهی به اختلاف نژاد و اختلاف ثروت و شغل خود داشته باشند... آری، روح برادری که در این جمعیّت (دارای اختلاف ظاهری) احساس می گردید، چنان اثری داشت که به آسانی از بین نخواهد رفت، از آن روز تا به حال سه سال می گذرد، و من بسیار خوشحالم که دو سال از این سه سال را در دامان اسلام به سر برده ایم. باری، اکنون هم که مسلمان شده ام، هنوز خود را در میان جمعیّتی حسّ می کنم، که دور هم گردآمده و شب یا روز به آن صدای زیبا اذان و نماز گوش فرا می دهند، و اخلاص واقعی و همراه با صداقت خود را نسبت به خدای خویش به نمایش می گذارند.1