ناشناس

    ناشناس

28470130735059380908.jpeg;

 شخص ناشناسی که با چفیه صورتش را پوشانده بود، در نمازخانه گردان نماز شب می خواند. هیچ کس او را نمی شناخت. بچه ها وقتی قبل از نماز صبح وارد نمازخانه می شدند، همگی با تعجب به او و به یکدیگر نگاه می کردند. یک روز خودمرا به چند قدمی اش رساندم و از صدای ناله هایش او را شناختم؛ غلام حسین خزاعی بود.1


1. همان، ص 23، خاطره ایرج منوچهری از شهید غلام حسین خزاعی.





[ چهارشنبه 23 دی 1394  ] [ 1:23 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]