پیشتاز

از شخصی پرسیدند : آیا تا بحال برای هیچ کاری از دیگران پیشی گرفته ای ! ؟
گفت : آری ! همیشه بعد از نماز در بیرون آمدن از مسجد از دیگران پیشتازم چون من همیشه آخر از همه وارد مسجد می شوم .
گدای کم حافظه
شخصیدر مسجد از نماز گزاران تقاضای کمک کرد و با حالتی التماس آمیز به آنان گفت : « مسلمانان ! برای رضای خدا به من کمک کنید ؛ به تازگی سیلی ویرانگر همه چیز مرا با خود برد! »
یکی از نمازگزاران با تعجب گفت : « تو همان کسی نیستی که روز گذشته ، در مسجد فلان محله ، به بهانه از دست دادن زندگی خود در اثر زلزله تقاضای کمک می کردی ؟ »
آن شخص پاسخ داد : « چرا خودم بودم ، ولی قبول کنید با این همه مصیبت حافظه ای درست و حسابی برای آدم باقی نمی ماند !!! »
شعر بین نماز
واعظی بالای منبر ، شعر بی مزه و بی معنایی را خواند و برای توجه و توضیح بیشتر گفت : « و الله این شعر را بین نماز سروده ام! »
شخصی از میان جمع گفت : « شعری که در نماز گفته شده چنین بی معناست ؛ خدا می داند نمازی که در آن این شعر سروده شده چگونه نمازی بوده