نماز ملکوتی در عاشوراء

روز عاشورا هنگام زوال، ابو ثمامه صیداوی خدمت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) عرض کرد: ای مولای من، ما همه کشته می‏خواهیم شدو وقت نماز ظهر داخل شده، پس نماز را بخوان یعنی با جماعت و گمان می‏کنیم این آخرین نماز ما باشد. امید است خدای را ملاقات کنیم با ادای فریضه‏ای ازفرائض او در چنین موقف بزرگی.
امام (علیه السلام) سر به آسمان بلند کرد و فرمود: یاد نماز کردی، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد بلی اینک وقت نماز است.
و فرمود: اذان بگو خدا تو را رحمت کند. و چون از اذان فارغ شد، امام (علیه السلام) فرمود:
ای پسر سعد، آیا فراموش کردی شرایع اسلام را؟ آیا دست از جنگ بر نمی‏داری تا نماز گزاریم آنگاه مشغول جنگ شویم؟
پس آن حضرت با اصحاب، نماز خوف بجا آوردند در حالی که زهیر بن القین و سعید بن عبدالله حنفی، مقابل آن حضرت ایستادند و از هر طرف تیر یا نیزه به آن حضرت می‏رسید خود را سپر قرار داده تا اینکه سیزده زخم به بدن سعید سوایزخمهای نیزه و شمشیر رسید و زمین افتاد و از دنیا رفت. (1)

1) نماز ره رستگاری (حمید علم الهدی) صفحه 62 و درس سخنورری (آیت الله نبوی) صفحه 21 جلد سوم و مقتل الحسین صفحه 294.





[ جمعه 25 دی 1394  ] [ 6:09 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]