مرگ امام جماعت از خبر گناه ماموم
مرگ امام جماعت از خبر گناه ماموم
در اوایل حکومت قاجاریه،شخصی را برای استانداری شیراز انتخاب کردند.استاندار عده ای از رجال مملکت را در جشنی دعوت کرد و یهودیان محل را نیز دعوت نمود و مجلس عیشو نوش و رقص و ساز و آوازی تشکیل داد. یکی دو نفر از افرادی که در نماز جماعت آیت الله میرزا حسین یزدی شرکت می کردند در آن جلسه شرکت نمودند.وقتیاین خبر را به میرزا حسین رسانیدند،روز جمعه پس از نمالز ظهر روی پله منبرنشست وگریست و
گفت:شنیدم عده ای از مسجدی ها در جاسه عیّاشی یهودیان شرکت نموده اند،اگر شما مسلمان هستید چرا خلاف دستور خدا رفتار می کنید؟شما جان مرا به خطر انداختید و از دیب خوابم نبردهاست.دیگر طاقت نداشت نماز عصر را بخواند از مسجد بیرون رفت به بستر بیماریافتاد.
طبیب را به بالینش آووردند،گفت:خوب است او را به باغی از باغ های اطراف ببرند.آقا خیلی لفسردهاند.این مرد الهی از وشتی که در مورد گناه مامومین به جانش افتاده بود بعداز اندکی با آن حال از دنیا رحلت نمود.
صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه
بشکست صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود؟
تا اختیار کردی از آن این طریق را
گفت:آن گلیم خویش برون می کشد ز آب
و آن سعی می کند که بگیرد غریق را.
کتاب:نماز خوبان مولف:علی-احمد پور ترکمانی