تأثیر زبان و قلب در یکدیگر
تأثیر زبان و قلب در یکدیگر
اگراذکار با اخلاص و خداخواهى ادا شود و قلب از تصرفات شیطانى محفوظ بماند، قهرا اذکار و ادعیه لسانى به قلب سرایت مى کند و آن را متاءثر مى سازد، به طورى که در اثر تداوم این کار، قلب منشاء اثر مى شود. به بیان دیگر قلب الهى همه جوارح را الهى مى کند، یعنى هم گوش جز سخن حق نشنود و هم زبان جز حق نگوید و هکذا بقیه اعضاى بدن در اختیار تدبیر عقل و قلب الهى قرار مى گیرد. در همین حال است که انسانِ داراى قلب الهى به دستورهاى غیرالهى تن درنمى دهد، در مجلس لهو و لعب نمى نشیند و با غیر دوستان خدا انس نمى گیرد، به دشمنان خدا قهر و کینه مى ورزد و زبان به دروغ ، غیبت ، تهمت و ناسزا نمى گشاید و لب از بیان حق و صلاح نمى بندد؛ و خلاصه تمام افعال ، حرکات و سکنات او در مسیر جلب رضاى حق قرار مى گیرد.
مرحله دیگر در دستیابى به حضور قلب این است که نمازگزار در عین حال که توجه دارد در مقابل خالق خویش ایستاده ، با او سخن مى گوید و مناجات مى کند، در هر مرحله از قیام و قعود ورکوع و سجود و تکبیر و تشهد و بقیه اجزاء و ارکان نماز، به معناى باطنى آنجزء عنایت داشته باشد؛ زیرا حضور قلب در نماز معانى مختلفى دارد. ممکن استنمازگزار تنها متوجه این مطلب باشد که اکنون در حضور مولاى خویش ایستاده است و با او سخن مى گوید و همین توجه به حضور و شهود خدا او را از توجه به معانى اجزاى نماز باز مى دارد، زیرا وى در طول نماز از بدو تا ختم ، توجه بدین معنا دارد که مولا و خالقش ناظر اعمال و شاهد صلوة است و او را نظاره مى کند. همین توجه نمازگزار را از تاءمل و تفکر درباره معناى قیام و رکوع وسجود و بقیه اجزاء باز مى دارد. یک معناى حضور قلب این است که شخص نمازگزار به معانى الفاظى که بر زبان جارى مى کند توجه داشته باشد و بداند که اذکار و ادعیه اى که بر زبان مى راند، چه معنایى دارد. ممکن است نمازگزار متوجه اداى حروف از مخارج صحیح آن باشد و یا سعى کند که الفاظ را به لحن عربى ادا نماید؛ اما شایان ذکر است نمازگزار باید به دو نکته تواءماتوجه داشته باشد: اول اینکه بداند در محضر خداست و در مقابل خالق و حکیمى ایستاده است که وجود و بقاى او و همه موجودات عالم مُلک و ملکوت به اراده او بستگى دارد و دوم آن که در هنگام انجام هر فعل و قولى از افعال و اقوال نماز به معناى ظاهرى و باطنى آن توجه داشته باشد و سعى کند التفات به معناىیک جزء، او را از توجه به معناى جزء دیگرى که مشغول آن شده است ، باز ندارد و این حالت با تمرین و ریاضت قابل تحصیل است .
این نحوه از حضور قلب ، کاملترین حضور قلب است ، اما افسوس که پرنده خوش پرواز خیال هر آن و هر لحظه بر فراز مقام و مطلبى از امور دنیایى مى نشیند و حضور قلب را از انسان سلب مى کند. اگر انسان سعى کند که بطور جدى در نماز حاضر باشد، و نه در امور دیگر، کم کم قوه خیال در کنترل شخص قرار مى گیرد و کار او آسانتر مى شود. بدیهى است که این امر محتاج به ریاضت فراوان و مداوم است .
منبع: کتاب نماز محبوب عارفان