شب زنده داری علی (ع)
شب زنده داری علی (ع)
"نوف بکالی" و "حبه عرنی" می گویند: شبی از شبهای تابستان در زمان خلافت امیرالمؤمنین امام علی (ع)در صحن دار الاماره خوابیده بودیم. شاید اولین بار بوده است که این ها اینتوفیق را پیدا کرده بودند که شب علی را ببینند. گفتند: نیمه های شب که شد یک وقت یک صدای حزین عجیبی ما را بیدار کرد. دیدیم علی از داخل اتاق دارد بیرون می آید ولی مثل اینکه اصلا رمق راه رفتن ندارد، دستش را به دیوار گرفته و مثل آدم مریض نمی تواند روی پای خودش بایستد. آن آیات آل عمران را می خواند: «ان فی خلق السموات والارض واختلاف اللیل والنهار لآیات لاولی الالباب الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض» (آل عمران/ آیه 190-191)؛«به راستی در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز برای خردمندان نشانه هایی است، آنان که خدا را ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند». این ها می گویند ما بیدار شدیم و حیرت کردیم. یکی از این ها می گوید که من در همان بستر که افتاده بودم بی اختیار می گریستم. وقتی که علی را به آن حال دیدم که یک حرفها دارد می زند،یک مناجاتها می کند، و به قدری خوف خدا در دل علی هست که در دل احدی از مانیست، گفتم: یا امیرالمؤمنین! شما هم این جور؟! می گوید تا این سخن را گفتم اشکهایش جاری شد، فرمود: البته البته، می دانید که ما چه روزی را در پیش روی خود داریم؟! اگر لطف و عنایت خدا نباشد کار سخت است.
منـابـعمرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 10- صفحه 45-42