انس با نماز(1)
انس با نماز(1)
هیچ وسیله ای مستحکمتر و دائمی تر از نماز براى ارتباط میان انسان با خدا نیست. مبتدىترین انسانها رابطه ی خود را با خدا به وسیله نماز آغاز مى کنند و برجسته ترین اولیاى خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مى جویند.[1]
عیبیاب نماز
جایگاه و اهمیت نماز، شرایط، آثار و کارکردهای مثبت آن بر همگان واضح است و هر کس بنا بر اعتقادات و باورهای خود به گونه ای با نماز ارتباط برقرار می سازد و این واجب الهی را اقامه می کند. اما اینکه چگونه می توان با نماز انس گرفت و با اشتیاق و علاقه وافر آن را اقامه نمود، پرسشی است که برای بسیاری از نمازگزاران نیز لاینحل مانده است؛ زیرا علی رغم جایگاه والا و توصیف های بلندی که پیرامون نماز در آموزههای دینی ارائه شده است، اقامه این فریضه چه بسا به صورت تکراری و کلیشه ای درآمده و آنگونه که بایسته و شایسته مقام آن است، به قداست و اهمیت آن توجه نمی شود.
به فضل الهی بر آنیم تا در چند شماره، برخی از راهکاری انس با نماز را مرور نماییم تا با عیب یابی دقیق خود بتوانیم دیوارهای فاصله بین خود و خدا را از میان برداشته، با شور و شوق وصف ناپذیری به اقامه آن نماز بپردازیم.
1- تقویت خداباوری و دلدادگی
همه ما آفریده خدا هستیم و بنده او. خدایی که تار و پود وجود ما را با لطف و عنایت خود به هم پیوند زده و بند بند وجودمان را با کرَم خویش آراسته است. خدایی که برای زندگی بهتر بندگان خود عجایب و شگفتیهای فراوانی در زمین و آسمان تعبیه نموده که با مرور زمان، یافتههای دانشمندان، عظمت خالق و عجز و کوچکی انسان را بیش از پیش نمایان می سازد.
نیز شگفتیهایی که در بدن و خلقت خاکی انسان تعبیه شده که اگر بشر دوپا بخواهد نسخهای مشابه آن بسازد، نیازمند تجهیزات و فضایی گسترده و با صرف هزینه های هنگفتی است که به فرض موفقیت، قطعاً بسیاری از کارکردها و مؤلفه های آن نسخه اصلی را نیز دارا نخواهد بود. شگفتیهایی که در زمین و آسمان و دریا و خشکی حیرت و تعجب همگان را برانگیخته است.[2]
وقتی انسان به این عظمتها بنگرد، به حقارت و ناچیزی خود بیشتر واقف شده، از اینکه خدای بزرگ با تمام عظمت و قدرت و شوکت خود، به او فرصت زندگی و انتخاب و شناخت داده است، جَبهه شکر می ساید و محبت و دوستی او را به دل خواهد گرفت و عاشق او خواهد شد.
این دلدادگی و عشق و محبت، زمانی بیشتر رخ خواهد نمود که بداند خدای قادر متعال با تمام بزرگی و عظمتش، بیشتر از هر کس و هر چیزی به انسان نزدیک بوده و به او عشق می ورزد و منتظر مراجعه انسان و مشتاق شنیدن صدای اوست.[3] چه افتخاری از این بالاتر که خدای مهربان، از میان تمام مخلوقات خود، انسان را برای همنشینی و هم سخنی با خود بر گزیده است[4] و فرصت و رخصت خلوت نمودن و خواندن او را در هر زمان و مکانی را به او داده است.
خالق با عظمتی که منتظر انسان است و مشتاق شنیدن صدای مناجات او. مگر نه این است که هر عاشقی از خلوت با معشوق و سخن گفتن با او لذت می برد؟ پس ما چگونه عاشقی هستیم که حتی لحظات و دقایقی را برای معشوقش صرف نمی کند و در پیشگاهش به نماز نمی ایستد؟
نمازی که محکم ترین رشتهی الفت بین بندگان و خداست و تجلی بخش محبت وانس به خدای کریم و لحظههای عاشقی با معبود و محبوبی که همنشینی و قرابت با او با هیچ لذتی همسان نیست. به همین سبب است که سید ساجدان و زینت عابدان، می فرمایند: حق نماز این است که بدانى نماز، در آمدن به پیشگاه معبود یگانه است و تو در نماز پیش روى وى ایستاده اى، پس آنگاه که بر این حقیقت آگاه گردیدى، سزاوار آنى که در نماز ایستى، ایستادن کسى که خواهنده و ترسنده، بیمناک و امیدوار و مستمند و زارى کننده است و خداى را بزرگ مى دارد.[5]
و چه دردناک و تلخ است وقتی خدایی با آن همه عظمت به سوی ما می آید و مشتاق دیدار و حضور ما بوده، ولی ما از او فاصله می گیریم. چه زیبا می فرماید امام سجاد(ع): یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ...؛ ای پروردگارم تو مرا می خوانی ولی من از تو رو میگردانم و تو با من دوستی می کنی ولی من با تو دشمنی می کنم و تو به من محبت کنی و من نمی پذیرم، گویا من منتی بر تو دارم.
بنابراین یکی از بهترین راهکارهای انس با نماز، شناخت خالق و آشنایی با الطاف و مراحم کریمانه اوست که هر لحظه به سوی انسان روان می سازد و زندگی انسان را در سایه مهر و محبت خود هدایت مینماید.
[1] . مجموعه مقالات همان اجلاسیه در مهرماه 1370، تحت عنوان: نماز، نشانه حکومت صالحان.
[2] . برای درک عظمت هستی، همین بس که بدانیم تاکنون برآورد دانشمندان از تعداد کهکشانهایی که وجود دارد به عددی حدود 120 بیلیون میرسد که کوچکترین کهکشانها، عرضی برابر با چند صد سال نوری دارند که طبق نظر دانشمندان، هر کدام از این کهکشانهای کوچک دارای 10 میلیون ستاره هستند و بزرگترین کهکشانها که سه میلیون سال نوری عرض دارند، هر کدامشان تا هزار میلیارد ستاره دارند. ( به بزرگی اعداد و ارقام توجه کنید).
عظمت جهان بیکران آسمان چنان است که تنها یکی از کهکشانهای آن، کهکشان راه شیری است که منظومه شمسی و زمین در آن قرار دارد و خانهی ما در یکی از این کهکشانهای مارپیچی به نام راه شیری قرار گرفته است که تنها در این کهکشان راه شیری، حدود 500 میلیارد ستاره وجود دارد که تمام ستارگانی که در آسمان شب دیده میشوند، همگی از اعضای این کهکشان هستند.
[3] . خودش فرمود: لَوْ یَعْلَمُ الْمُدْبِروُنَ عَنِّی کیفَ اِنْتِظَارِی لَهُمْ وَ رِفْقِی بِهِمْ وَ شَوْقِی اِلی تَرْکِ مَعَاصِیهِم لَمَاتُوا شَوْقَاً اِلَیَّ؛ اگر کسانی که از من روی گردانده اند، می دانستند که من چقدر منتظر بازگشت آنها هستم و چه اندازه با آنها را مدارا می کنم و چقدر دوست دارم که دنبال گناه و معصیت نروند، از شدت خوشحالی و محبّت نسبت به من خواهند مُرد. ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ح 2797.
[4] . «خَلَقتُ الاَشیَاءَ لِأجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لِأجلِی؛ ای انسان، من همه چیز را به خاطر تو آفریدم، ولی تو را برای خودم آفریدم» جواهر السنیه، ص710.
[5] . تحف العقول،ص258.