نمازگزاران واقعی، اهل بخشش مالی‌اند

نمازگزاران واقعی، اهل بخشش مالی‌اند

37520232513429728591.jpg

«والَّذِینَ فىِ أَمْوَالهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ - لِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ»انسان نمازگزار در سایه تربیت نماز از آن حالت انحصار طلبی بیرون می‌آید. اگر اموالی دارد برای نیازمند و محتاج هم سهمی قائل است. حتی غیر از خمس و زکاتی که واجب مالی است، در بقیه اموالش برای دیگران هم سهمی قائل است. اینتربیت را در سایه نماز یافته است. در سایه ارتباط با خدا، فلسفه داشتن مالرا فهمیده که مال برای این نیست که من اگر تلاش هم می‌کنم بیاید در وجود من بلوکه شود و به آن تعلق پیدا کنم و علاقه‌مند شوم. نه! اگر تعلق به مال ایجاد شد، بخل مالی پیدا شد، آلودگی ایجاد شده است. این یک مرض روحی است.
قرآن کریم می‌فرماید «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ» (نساء/128) بعضیاز دلها مرض بخل دارند. اگر کسی گرفتار این مرض بخل شد، این نفس، مقید می‌شود. این نفس، اسیر می‌شود و نمی‌تواند پرواز کند. نماز قرار است که فضای پرواز را درست کند. انسان نمازگزار توجه به این معنا دارد که نباید حبمالی و عشق مالی و توجه مالی داشته باشم.
مال، همچون آبی است که باید در من بیاید و برود تا در سایه این جریانی که پیدا می‌کند وجود من طراوت پیدا کند، صفا پیدا کند. خداوند این مال را در اختیار من قرار داد برای مصفا شدن من، نه برای لجن زدن و گندیده شدن دل من.
اگر انسان، اموال را مختص خودش دانست و به آنها تعلق پیدا کرد، اگر علاقه‌مند به این مال شد، این مال، مثل یک آبِ مانده در یک برکه‌ای که لجن می‌زند و پشه دورش جمع می‌شود و کرم می‌افتد محیط را آلوده می‌کند. اما اگر این آب به جریان افتاد، دیگر لجن نمی‌زند، دیگر کرم و پشه به جان آن نمی‌افتد. این آب می‌آید صفا ایجاد می‌کند. انسان نمازگزار می‌داند که در حوزه مسائل مالی، نباید تعلق مالی پیدا کند. چون این دل به جای دیگری وصل شده است. این دل، جایگاه تعلقات برتر شده است. تعلقات مالی، برای انسانِ ساقط است، نه انسان در حالِ پرواز و معراج.

مرحوم استاد مهندسی





[ جمعه 2 بهمن 1394  ] [ 8:56 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]