غرق در عبادت
شنیده بودم که امام سجاد علیه السلام حالات بسیار زیبایی در نماز دارد.
دوست داشتم از نزدیک نماز امام را ببینم.
روزی امام علیه السلام را در حال نماز دیدم.
زیبایی نمازش باعث شده بود لحظهای چشمم را از ایشان برنگردانم.
یکمرتبه دیدم عبای حضرت از روی یکی از شانههایشان افتاد، منتظر بودم که دستشان را بالا آورند و عبا را درست کنند؛ ولی امام علیه السلام بدون توجهبه عبا، نمازشان را ادامه دادند.
برایم سؤال شد که چرا حضرت سجاد علیه السلام عبایشان را درست نکردند؟!
نماز تمام شد.
خدمت حضرت رسیدم، سلام کردم و با تعجب پرسیدم:
ای مولای من: چرا وقتی عبایتان از روی شانهتان افتاد توجهی نکردید؟! اگر ما در نماز عبایمان اینگونه شود حتماً آنرا درست میکنیم.
امام علیه السلام با چهرهای پر از مهر و محبت، نگاهی به من کرد و بعد از جواب سلام، فرمود:
وای به حال تو، میدانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟! به خدا قسم، حضور در مقابل خداوند اصلاً مرا متوجه عبا نکرد.
سپس حضرت فرمود:
آن قسمت از نماز، قبول میشود که در آن حضور قلب داشته باشی.
ازحرف امام جا خوردم و چون چنین توان و قدرتی در خود نمیدیدم که بتوانم تمام نماز یا قسمت زیادی از نمازم را با حضور قلب بخوانم، بلافاصله گفتم:
ای فرزند پیامبر! با این حال، همه ما هلاک شدیم.
امام علیه السلام با نگاهی محبت آمیز به من فرمود:
خداوند متعال برای جبران نقصهای نماز راهی قرار داده است، و آن خواندن نافلههای نمازهاست.
منبع: کتاب پر پرواز/ ۷۱ .