پذیرش نماز
پذیرش نماز
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نماز پشت سر مرد پرهیزکار، پذیرفته است.
اگر نماز میخواندید تا چون میخ (یا زه کمان) میشدید و روزه میگرفتید تا چون کمان میشدید، خداوند از شما نمیپذیرفت جز با پرواى از گناه.
امام علی علیه السلام: جایز نیست انسان نماز بخواند، تا این که پنج عضوشرا: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید.
ابوحازم: مردى به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان.
امام صادق علیه السلام: خداوند تبارک و تعالى گفته است: نماز را تنها ازکسى میپذیرم که در برابر بزرگى من سر فرود آورد و خود را به خاطر من ازشهوتها نگه دارد و روزش را با یاد من سپرى کند و بر آفریدههاى من بزرگى نکند، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید میدرخشد و برایش در تاریکیها، نور و در نادانیها، دانایى قرار میدهم. با عزتم او را نگاه میدارم وبا فرشتگانم از او نگهبانى میکنم. مرا میخواند، پاسخش میدهم از من درخواست میکند، میدهم. حکایت او نزد من حکایت باغهاى بهشت است، که میوههایش خشک نمیشود و حالت آنها دگرگون نمیگردد.
در بیان آن چه خداوند در مناجات حضرت موسی علیه السلام به او فرمود: اى موسى، نماز را نمیپذیرم جز از کسى که در برابر بزرگى من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپرى کرده، شبش را با پافشارى بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است.[1]
1- الصلاة فی الکتاب والسنة همراه با ترجمه فارسى، محمد محمدی رىشهرى، ص 134.