نماز شب محمود سبکتکین

نماز شب محمود سبکتکین

60466797945745781921.jpg

«سلطان محمود سبکتکین در نیشابور از علمای دین شنید که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرموده است: خداوند دستور داده است که با دنیا انس و الفت مگیر که تو را برای دنیا نیافریده‌ایم و بر نماز شب و تهجد مواظبت کن که نصرت مؤمنان در آن است و به مخلوقات طمع نورز که در دست آنان هیچ نیست و برمن توکل کن که بازگشت کارها به نماز است. وقتی سبکتکین این کلمات را شنید،با جان و دل قبول و کارهای خویش را بر اساس آن بنا کرد و سعی بسیار در خواندن نماز شب داشت. تا اینکه جنگ و کارزاری برایش پیش آمد و بنا بود با خان ترکستان به مصاف هم روند. او نیمه‌شب در بلخ برخاست، دید برف سنگینی می‌آید، اما بی‌اعتنا به برف و جنگ فردا، طهارت حاصل کرد و همچنان مشغول نماز شب شد. به او گفتند: فردا کارزار است؛ امشب را استراحت کن. گفت: امشب کار من نماز خواندن است و جنگ فردا هم به دست خداست و در دست من هیچ نیست. بر سجاده بود تا ظهر شد. هنگام صبح گفت: الهی از ما دو گروه، که فردا بناستبا هم بجنگیم، هر کدام که بر حق است و به نفع بندگان توست، پیروزش گردان. پس از آن سوار بر مرکب شد و عازم میدان نبرد گردید و فتح و نصرت عظیمی برایش حاصل شد».1


1. خزینة الجواهر، ص 550؛ داستان‌های شگفت‌انگیزی از نماز شب، ص 191.

 





[ پنج شنبه 8 بهمن 1394  ] [ 5:13 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]