آرامش دل
آرامش دل
وقتیقرآن کریم سخن از نماز به میان میآورد، میفرماید: «و أقم الصّلوة لذکری» [1] نماز بخوانید تا یاد مرا زنده کنید و من در یاد شما به وسیل نماز ظهور کنم. اگر یاد خدا به وسیل نماز ظهور کرد، آن قلب، مطمئن است.
از طرفییاد خدا دلها را مطمئن میکند. «ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب» [2] پس دل انسان نمازگزار، مطمئن است. هرگز از غیر خدا نمیترسد. هیچ دشمن؛ چه از درونو چه از بیرون نمیتواند موجب هراس او شود؛ زیرا اهل نماز به یاد حق هستند ویاد حق عامل طمأنینه و آرامش است.
در سور معارج دربار حکمتهای نماز میفرماید: طبع انسان در برابر شداید بیتابی میکند و اگر خیری به او رسید، سعی میکند انحصار طلب باشد و به دیگران ندهد. فطرت انسان بر توحید و طبیعت او به رجس و آلودگی متمایل است. فطرت را انبیا احیا میکنند و طبیعت جز آلودگی چیزی نیست.
قرآن میفرماید: «انّ الانسان خلق هلوعاً اذا مسّه الشّرّ جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً الّا المصلّین» [3] اگر رنج و شری به انسان برسد، جزع و بیتابی کرده و صبر را از دست میدهد. و اگر خیری به اوبرسد، سعی میکند به دیگران نرسد و نرساند و منّاع خیر باشد. مگر نمازگزاران.
نمازگزاران، طبیعت را سرکوب و فطرت را احیا کردهاند. خاصیت نماز احیای فطرت است. نمازگزار کسی است که، سرکشی طبیعت را رام کند. او با سرمایه آرامشی که از نماز به دست آورده در فراز و نشیب زندگی سست نمیشود و در شداید و سختیها جزع نمیکند، اگر خیری به او برسد منع نمیکند و از دیگران دریغ نمیدارد.
پی نوشت ها:
[1] - سور طه، آی 14.
[2] - سور رعد، آی 28.
[3] - سور معارج، آیات 19 تا 23.