نماز از مصادیق ذکر الهی
نماز از مصادیق ذکر الهی
ذکر را به دو قسم قلبی و زبانی تقسیم کردهاند.(1)
از مصادیق ذکر الهی که باید در همه حال انسان بدان پایبند باشد و مستدام در یاد او باشد «نماز» است. همانطور که خداوند متعال میفرماید: « وَأَقِمِالصَّلَاةَ لِذِکْرِی»(2) نماز را به پادار تا به یاد من باشی. و یاد الهیانسان را از «معیشه ضنکا» همان زندگی سخت و نابود کننده دور میسازد. همانطور که قرآن فرمود: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا»(3) یعنی کسی که از ذکر و یاد من اعراض و دوری کرد به زندگی سختی گرفتار میشود.
بنابراین نماز مصداق بارز ذکر الهی است که در مقام زندگی سفلی و مادیت که با بسیاری از نگرانیها و اضطرابها روبروستو حتی برخی انسان را به گونه ای به خود مشغول داشته که تمام عمرشان را دربرگفته، ضامن نشاط و شادابی و کمال مطلوب در زندگی است و شاید به همین سبب باشد که در کتاب آسمانی قرآن کمتر عبادتی چون نماز مورد اهمیت قرار گرفته است تا آنجا که حدود صد و چهارده مورد این کلمه در قرآن بکار رفته و در پانزده مورد امر به آن شده است. و در درستی ادعای ما همین بس که جوانی از انصار نماز را با پیامبر(صلی الله علیه و آله) بجا میآورد و با این وصفآلوده به گناهان و زشتیها بود. این مطلب را به عرض پیامبر (صلی الله علیهو آله) رساندند. حضرت فرمودند: «إِنَّ الصَّلاةَ تناهُ یوماً»(4)؛ نمازش او را روزی از این اعمال پاک میسازد.
بنابراین نباید تعجب کرد که نَفسی در اثر قرب به نماز، به نورالله روشن شود که متصل به عالم ربوبی شده ومتخلّق به اخلاق الله و متصّف به صفات الله، آنوقت بقدرة الله، زندگی میکند بگونه ای که در تمام شئوناتش حق را و جلوه های عظیم آن را مشاهده مینماید.
و همانطور که بنده با نماز ذکر و یاد میکند خداوند را، حضرتحق نیز او را به فزونی رحمتها و نعمتها و رضوان خودش بشارت میدهد و زندگی میشود «راضیةً مرضیةً» از این جهت خانه های آنها نیز، تجلیگاه نور شده، ملائکه در آن رفت و آمد مینمایند و بدون اذن در آن وارد نخواهد شد دراین خانه است که شهود مجال درآرای اوست را یافته، جانشان را با نماز از تجلیات حُسن مطلق الهی واله و حیران میسازند؛ پس آیا ارزش ندارد انسان در وقت صوت دل آرای مؤذن که خبر از همنشینی با دوست میدهد انسان دست از همه چیز شسته و دل به دوست دارد و به آستانش حمد و ستایش نموده و قلبش را به حضور او آرامش بخشد؟!
پی نوشت ها:
1. مفردات الفاظ قرآن ،ص 181.
2. سوره طه، آیه 14.
3. سوره طه، آیه 124.
4. تفسیر مجمع البیان، ج7، ص 447.