نماز جمعه دانشگاه سیاست
نماز جمعه دانشگاه سیاست
یکىدیگر از مهم ترین حکمت هاى نماز جمعه، اسرارى است که در خطبه هاى این نمازسیاسى ـ عبادى نهفته است .خطبه هاى نماز جمعه از یک سو منبرى بى هزینه و زحمت، باتأثیر ویژه و قداست و با پشتوانه اى از تقوا و عبادت و در تعامل باروح و باور شنوندگان، در اختیار حاکم اسلامى است تا از آن منبربه تبیین دیدگاهه، سیاست ه، تذکّرات هدایتگر، مشکلات اجرایى، آرزوها و نیازمندیهاى حاکمیت بپردازد و از سوى دیگرهمان منبر، خود میز محاکمهء حاکم است تا پاسخگوى انتظارات ومطالبات مردم باشد. حضرت امام رضا(ع) مى فرماید:
«انمّا جعلت الخطبة یوم الجمعة، لاءنّ الجمعة مشهد عام فأراد أن یکون للامیر سببٌ الى موعظتهم و ترغیبهم فى الطاعة و ترهیبهم من المعصیة و توقیفهم على ما أراد من مصلحة دینهم و دنیاهم و یخبرهم بماورد علیهم من الآفاق (من الاءهوال) الّتى لهم فیها المضرّة و المنفعة... وانّما جعلت خطبتین لیکون واحدة لثناء على اللّه والتمجیدوالتقدیس للّه عزّوجلّ و الاءخرى للحوائجُ و الاعذار والانذار و الدعاء و لِما یُرید أن یُعلّمهم منأمره و نهیه مافیه الصلاح و الفساد...».[1]
«خطبه هاى نماز جمعه براى آن تشریع شده است که چون روز جمعه روزحضور عمومىاست، لذا براى حاکم وسیله اى براى موعظه و تشویق به فرمانبرى و هشدار از نافرمانى و آگاهى بخشى بر آنچه که مصلحت دین ودنیاىمردم است و اطلاع رسانى از آنچه در اطراف آنها اتفاق افتاده است وازنگرانیهایى که مى تواند براى آنان سودمند یا زیان بخش باشد... ودوتا شدنخطبه ها نیز براى آن است تا یکى براى سپاسگزارى به درگاه خداوند و دیگرىبراى بیان نیازمندى ها و عذرها و تذکر به بیم ها و امیدها و براى آموزش هاىضرورى و اوامر و نواهى و مصالح و مفاسد باشد.»
بیان یکایک مواردى که در این حدیث پربرکت آمده، نیازمند بحثى جداگانه است و مااکنون درصدد آن نیستیم، اما به طور کلى باید بر این نکته تأکید کنیم که خطبه هاى نماز جمعه یک کلاس منظم و تعطیل ناشدنى آموزش عمومى، یک دانشگاه فراگیر از سوى مطمئن ترین فردى است که خود مدیریت جامعه را برعهده دارد و در هر هفته سخنهاى بسیارى داردتابامردم خود در میان بگذارد و ضمن آشنا نمودن آنان با سیاست هاى اجرایى شهر و کشور،اعتماد و اتفاق مردم را پشتوانهء فعالیت هاى اجتماعى خود قرار دهد. به ویژه آنکه اینکلاس در فضایى الهى و عبادى برگزار شده و کانون آن را عبادت خداوند تشکیل مى دهدوهمگان رو به سوى معبود حقیقى دارند و گفتن و شنیدن هر جمله را اداى تکلیفالهى مى شمرند. نه سخن بیهوده و لغو و ناپسند بر زبان مى رانند و نه از شنیدن سخنان گمراه کننده رنج مى برند. سرآغاز گفتار با پیام تقوا و سرانجام آن با سرود وحى الهى ـ آیات قرآن ـ آراسته شده است . به راستى چنینترکیب توحیدى را در کدامین پرستشگاه معنوى ویا انجمن حزبى و سیاسى و یا دانشگاه علمى و اجتماعى مى توان سراغ گرفت ؟! به حق بایدگفت آنانکه این تدبیر الهى را بر نمى تابند و ارج نمى نهند و یا در تبدیل آن به شکلى بى محتوا مى کوشند، همان به که به دریوزگى جاهلیت مدرن لیبرال دمکراسى بنشینندو در انتظار سیاستى جداى از دین و تشکیلات عمومى اى جدا از جمعه و جماعتوصداوسیمایى جدا از وحى و عقل آسمانى و... به تماشاى فلسطین و افغانستان و عراق سرگرم شوند!
پی نوشت:
[1] وسائل الشیعه، ج5، ص39