قبولى عبادات، چه شرایطى دارد؟
قبولى عبادات، چه شرایطى دارد؟
۱- ایمان
اولین شرط قبولى نماز، ایمان و اعتقاد به خدا و دین اوست.
اگر کسى عمرى را به نماز و عبادات بگذراند ولى در دل، اعتقاد به آن نداشته باشد، نمازش مقبول نیست. نه تنها در مورد نماز، بلکه در مورد هر کار نیک دیگر هم، ایمان شرط است و اعمال کفّار که به خدا ایمان ندارند، بىارزش و بىپاداش است. «۲»
۲- ولایت
کارهاى عبادى را خداوند از کسى مىپذیرد که نسبت به خدا و پیامبر و پیشوایان معصوم، حالت پذیرش، اطاعت، مودّت و محبت داشته باشد و آنان را پیشواى خود بشناسد و فرمانبردار آنان باشد. عبادت بى ولایت پذیرفته نیست
امام صادق علیه السلام مىفرماید:
«… من لم یتولّنا لم یرفع اللَّه له عملًا» «۳»
هر کس ولایت ما را نداشته باشد و رهبرى ما را نپذیرد، خداوند، هیچ عملى را از او، نمىپذیرد.
روشن است که دیندارى دور از اهلبیت، و عبادتهاى بى اعتقاد به رهبرى معصومان، چاره ساز نیست و گاهى هم به گمراهى کشیده مىشود. ولایت، پذیرش رهبرى صحیح است که در پیشوایان آسمانى و الهى مجسّم مىشود.
۳- تقوا
تقوا، یعنى خداترسى و پرهیز از گناه. آنکه محرّمات را ترک نکند و بى تقوا باشد، عبادات او هم او را به جایى نمىرساند.
آنکه دزدى کند و آن را به بیچارگان انفاق کند، یا آنکه جهاد کند ولى مال مردم را هم تصرّف کند، پاداشى از انفاق و جهاد نمىبرد.
نماز هم به عنوان عبادت، وقتى در درگاه خدا پذیرفته مىشود که همراه با تقوا باشد. خداوند، نماز انسانهاى معصیت کار و بىبند و بار را نمىپذیرد و فرموده است:
«انّما یتقبّل اللّه من المتّقین» «۴»
خداوند، فقط از اهل تقوا مىپذیرد!
۴- مراعات حقوق دیگران
نماز، عبادتى است که باید انسان را به خدا نزدیک کند. اگر نمازگزار، با برخى کارها از خدا و رضاى او دور شود، چگونه نماز مىتواند وسیله قرب او به خدا شود؟
آنکه بدهکار است و مال مردم را نمىدهد،
آنکه باید خمس و زکات بپردازد ولى خوددارى مىکند،
آنکه مسلمانى را غیبت مىکند یا تهمت مىزند،
آنکه رابطه برادرى را با یک مسلمان قطع مىکند،
آنکه در دل، براى دیگران، نیّت بد دارد و دشمنى او را در دل پنهان مىکند،
…آنکه با دیگران، با اهل خانه، با پدر و مادر، بد اخلاقى و بد رفتارى مىکند و مایه آزار و رنجش آنان مىشود
اینها همه کارهایى است که به نحوى، سبب تضییع حقوق دیگران و مایه دور شدن از خدا مىگردد. کسى که اینگونه باشد، نمىتواند انتظار قبولى نمازش را از طرف خداوند داشته باشد.
نمازگزار، هم باید از راه نماز، پیوند خود را با خدا مستحکم و استوار کند، و هم رابطه دوستى و صمیمیّت و برادرى خود را با مؤمنان و همنوعان نگسلد و حقوقشان را رعایت کند و به کسى ظلم ننماید.
درحدیث، از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است: آنکه زن خود را آزاربرساند، یا زنى که شوهر خویش را اذیّت کند، خداوند نماز و کارهاى نیک وحسنات آنان را قبول نمیکند.«۵»
امام صادق علیه السلام مىفرماید:
«هر کس به پدر و مادر خود، از روى خشم و عصبانیّت نگاه کند، خداوند نماز او را نمىپذیرد، اگر چه پدر و مادرش، در حقّ او ناروا کرده باشند. «۶»
از کجا مىتوان فهمید که نمازهاى ما مقبول درگاه خداوند است، یا مردود مىباشد؟ در این باره حدیث جالبى از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
«من احبّ ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء والمنکر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه» «۷»
هر کس مىخواهد بداند آیا نمازش قبول شده یا نه، بنگرد که آیا نمازش، او را از گناهان و زشتىها باز داشته یا نه؟ به هر قدر، که نمازش، او را از بدىها بازداشته، به همان قدر، نمازش پذیرفته شده است
بیائید سعى کنیم نمازمان، مکتب تربیت و سازندگى باشد و آن گونه که در نماز مىگوئیم، خود را بنده خدا بدانیم و شرط بندگى را که «اطاعت از خدا» و «ترک گناه» است رعایت کنیم.
در این صورت است که از نماز، لذّت خواهیم برد و مناجات و سخن گفتن با خدا برایمان شیرین خواهد بود و از نماز خواندن، سیر و خسته نخواهیم گشت.
!خدایا
لذّت و شیرینى عبادت خود را به ما بچشان، و نمازهاى ما را پذیرفته درگاه خویش بگردان!
براى یک مسلمان، هیچ لذّتى بالاتر از این نیست که خود را مجرى امر خدا ببیند و در انجام تکالیف الهى بگوید:
خدایا! چون تو فرمودى، اطاعت کردم.
خدایا! چوت تو خواستى، به جا آوردم.
خدایا! چون تو مقرّر کردى، بى چون و چرا تسلیم شدم.
این است مسلمانى: تسلیم شدن در برابر دستور خدا و تکلیف الهى.
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱). بحار الانوار، ج ۷۱ ص ۱۷۳
(۲). سوره انبیاء، آیه ۹۴
(۳). اصول کافى، ج ۱ ص ۴۳۰
(۴). سوره مائده، آیه ۲۷
(۵). وسائل الشیعه، ج ۱۴ ص ۱۱۶
(۶). اصول کافى، ج ۲ ص ۳۴۹
(۷). بحار الانوار، ج ۸۲ ص ۱۹۸