پرستش و نیایش

کارهای ما اگر برای رضای خدا باشد، عبادت است؛ گرچه مانند کسب و کار، علم آموزی، ازدواج و یا خدمت به مردم، در جهت رفع نیازهای خود یا جامعه باشد. عبادت، هدف آفرینش ماست.
قرآن می فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» . [1]
آنچه یک امر را در زمره ی عبادات قرار می دهد، انگیزه ی الهی در انجام آن است و به تعبیر قرآن رنگ خدایی داشتن است: «صِبغَةَ اللّهِ و مَن أَحسَنُ مِنَ اللّهِ صِبغَةً» . [2]
برخیکارها بر اساس عادت است و برخی بر پایه ی فطرت؛ آنچه عادت است می تواند باارزش باشد، مثل عادت به ورزش و می تواند بی ارزش باشد، مانند عادت به سیگار. اما اگر امری فطری شد، یعنی بر اساس فطرت و سرشتِ پاکی که خداوند درنهاد هر بشری قرار داده انجام شد، همواره با ارزش است.
امتیازفطرت بر عادت آن است که زمان و مکان، جنس و نژاد، و سنّ و سال در آن تأثیری ندارد و هر انسانی از آن جهت که انسان است آن را داراست؛ مانند علاقه به فرزند که اختصاص به نسل و عصر خاصّی ندارد و هر انسانی فرزندش را دوست می دارد. اما اموری چون شکل و فرم لباس یا نوع غذا، از باب عادت است ودر زمان ها و مکان های مختلف، تفاوت می کند. در بعضی مناطق، چیزی مرسوم است که در جاهای دیگر رسم نیست.
عبادتو پرستش، یکی از امور فطری است و بنابراین قدیمی ترین، زیباترین و محکم ترین آثار معماریِ بشر، مربوط به معبدها، مسجدها، بتکده ها و آتشکده هاست.
هزینههای سنگینی که در ساختمان کلیساها، کنیسه ها، معابد هندوها و مساجد صرف میشود، همه جلوه هایی از روح پرستش در وجود آدمی است. پرستش، ریشه ی عمیق فطری دارد؛ گرچه انسان خود از آن غافل باشد. به قول مولوی:
همچو میل کودکان با مادران
سِرّ میل خود نداند در لبان
عبادت،وسیله ی دریافت الطاف الهی است. حضرت موسی علیه السلام برای دریافت تورات،چهل شبانه روز در کوه طور به عبادت و مناجات پرداخت و پیامبر گرامی اسلام پیش از دریافت وحی، مدّت های طولانی در غار حرا به عبادت مشغول بود.
در روایات آمده است: «مَنْ اَخْلَصَ الْعِبادَة لِلّهِ اَرْبَعیِِنَ صَباحاً ظَهَرتْ یَنابیِِعُ الْحِکْمةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ؛ هر کس چهل شبانه روز تمام کارهایش رنگ عبادت و خلوص داشته باشد، خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد. » [3]
قرآناز کسانی که خدا را به خاطر خود می خوانند و فقط در مشکلات به سراغ او می روند و در غیر آن خدا را فراموش می کنند، انتقاد کرده است و می فرماید: «فَاِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللّهَ مُخْلِصیِِنَ لَهُ الدّیِِن فَلمّا نَجّاهُمْ اِلَی الْبرِّ اِذا هُمْ یُشْرِکوُن» ؛ [4]هرگاه بر کشتی سوار شوند و در آستانه ی غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را می خوانند، اما همین که به خشکی پا گذارند و نجات یابند برای خدا شریک قائل می شوند.
امیرمؤمنان علیه السلام در مناجات چنین می گوید: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فی ِِ جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبْدتُک؛خداوندا، عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلکه برای آن است که تو را شایسته ی پرستش یافتم پس تو را عبادت کردم. » [5]
خداونددر آفرینشِ انسان، تمام ویتامین هایی را که نوزاد به آن نیاز دارد در شیر مادر جمع کرده و آن را غذایی کامل قرار داده است. در میان دستورات الهی نیز، نماز کامل ترین فرمان است که خداوند تمام ارزش ها را به گونه ای در آنقرار داده است.
یاد خدا، یک ارزش و وسیله ی آرامش دل هاست و نماز یاد خداست. یاد قیامت یک ارزش و بازدارنده از گناه و فساد است و نماز یادآور «یَوْم الدِّینِ» است. در خطّ پاکان و صالحان بودن یک ارزش است و ما در نماز از خدا می خواهیم در «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» قرار بگیریم.
انزجار و برائت از ستم پیشگان و گمراهان یک ارزش است که با گفتن «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَاالضّالِّینَ»آن را اعلام می داریم. عدالت در رأس همه ی ارزش هاست و شرط امام جماعت نماز است. پیروی از امام جماعت در نماز، یک اصلِ با ارزش اجتماعی است که بهجای تک روی، تابع رهبری جامعه باشیم. ایستادن رو به قبله یادآور ارزش های بسیاری است؛ مکّه، شکنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه علی، پایگاه قیام مهدی، آزمایشگاه ابراهیم و عبادتگاه تمام انبیا و اولیاست.
درنماز هرچه هست حرکت است: در رکوع و سجود و قیام، و رفتن به مسجد و مصلّی؛ پس ساکن و ساکت نباش، بلکه همواره در تلاش و حرکت باش، البتّه در جهت خداوند و به سوی او.
درنماز روح و جان انسان غبارروبی می شود. نماز، غبار غرور و تکبر را می ریزد، چون هر شبانه روز دهها بار بلندترین نقطه ی بدن را به خاک می مالد و سجده بر خاک بهتر از سجده بر سنگ است که تذلّل، در به خاک مالیدن است.
با بدن و لباس پاک، بر زمینِ پاک سجده کن که جز از این راه نمی توان به سرچشمه ی پاکی رسید.
نماز،از هنگام تولد تا لحظه ی مرگ همراه ماست؛ نوزاد که به دنیا می آید در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گویند که سفارش به نماز است: «حیّ علی الصلوة» . به هنگام مرگ نیز با خواندن نماز میّت او را به خاک سپارند و دفنکنند. پس در طول زندگی باید همواره در حال بندگی او بود: «واعبُد رَبّک حتّی یَأتِیکَ الیَقِین» [6]
نمازپیوند انسان با طبیعت است. برای شناخت وقت نماز باید هر صبح و ظهر و شام به خورشید نظر کنی. برای به دست آوردن قبله به ستارگان توجه کنی، و برای انجام نمازهای مستحب در آغاز هر ماه، به حرکات ماه دقت کنی. برای انجام غسلو وضو به آب، و برای سجده و تیمم به خاک رو آوری. این ارتباط میان نماز باخورشید و ماه و ستاره و آب و خاک
تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 94
به دست کدام طرّاح حکیم برنامه ریزی شده است؟ !
اگر زینت و نظافت یک ارزش است، اسلام سفارش می کند که: «خُذُوا زیِِنَتَکُم عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد» ؛ [7] به هنگام شرکت در مساجد، خود را زینت کنید و زینت های خود را برگیرید. با لباس پاکیزه و معطّر وارد مسجد شوید.
پی نوشتها
[1] . ذاریات (51) : 56.
[2] . بقره (2) : 138.
[3] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 326.
[4] . عنکبوت (29) : 65.
[5] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 70، ص 186.
[6] . حجر (15) : 99.
[7] . اعراف (7) : 31.
منبع درس های از قرآن