مناجات مردان خدا بعد از نماز
آقای ابطحی مناجات و نماز خواندن مرحوم ملا آقاجان زنجانی را چنین بیان میکند.
نزدیک مسجد سهله مسجد صعصه و مسجد زید است و چون هنوز به غروب مقداری مانده بود، اعمال این دو مسجد را انجام دادیم ولی در مسجد زید، وقتی حاج ملا آقا جان با صدای بلند دعاء بعد از نماز را که در دعاء فوق العاده عجیبیاست میخواند نزدیک بود قالب تهی کند.
الآن بعد از هیجده سال که از آن روز میگذرد منظرهای از حال این مرد بزرگ به نظرم میآید که فریاد میکشید و این جملات دعاء را میخواند.
الهی جائک العبد الخاطی فرعاًمشفقاً و رفع الیک طرفه حذراً راجیاً و فاضت عبرته مستغفراً نادماً(84) (در اینجا فریادش بیشتر شد و گفت.)
و عزتک و جلالک ما اردت بمعصیتی مخالفتک ولکن سولت لی نفسی(85) (و این جمله را با خضوع عجیبی زیاد تکرار میکرد که...) فمن الآن من عذابک من ستنقذنی (86) (از اینجا به بعد آنچنان تغییر حال پیدا کرد و فریاد کشید که ما ترسیدیم قالب تهی کند.
سپس دستبه محاسن گرفت و اشک از دیدگانش مانند ناودان میریخت و میگفت) ویلی کلماکبر سنی کثرت ذنوبی ویلی کلما طال عمری کثرت معاصی فکم اتوب و کم اعود(87)(سپس بخود خطاب میکرد و به صورت خود میزد، مثل آنکه خود را تنبیهکند میگفت:
اما آن لی ان استحیی من ربی (88)
(در اینجا دستها را بلند کرد و با اشک جاری و ناله و فریاد گفت).
اللهم بحق محمد و آل محمد اغفرلی وارحمنی یا ارحم الرحمین و خیر الغافرین (89)
(سپس صورتش را بخاک گذاشت و آنچنان گریه و ناله و خوف از خدا بر او مستولی شده بود که شانههایش تکان میخورد و میگفت)
ان کنت بئس العبد فانت نعم الرب(90) (من زمین را دیدم که از اشک چشمش گل شده است و بعد طرف چپ صورت را به خاک گذارد و مانند زن بچه مرده میگریست وصدا میزد)
عظم الذنب، من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم (91) (دراینجا دوباره سر به سجده گذارد دو کلمه العفو را صد مرتبه تکرار کرد و آن قدر گریه کرد تا به حال غشوه افتاد که ما با زحمات زیاد توانستیم او را به حال بیاوریم).
پس از آن او را حرکت دادیم، اول مغرب تقریباً وارد مسجد سهله شدیم.(92)
84) پروردگار بنده خطاکارت به سوی تو آمده است، در حالی که خائف و بیمناک است، و چشمهایش را بسوی تو دوخته در حالی که ترسان و امیدوار است، واشکها از چشمان او جاری است، در حالی که پشیمان و نادم است.
85) قسم به عزت و جلال تو من از معصیتم اراده مخالفت تو را نکردهام و لکن نفسم بر من مستولی شده و گمراهم نموده است.
86) پس حالا از عذاب تو چه کسی آزادم نموده و نجاتم خواهد داد.
87)وای بر من که هر چقدر پیر میشوم گناهانم زیاد میشود. وای بر من هر چقدر عمرم طولانی میشود معاصی من افزون میگردد، پس کی توبه کنم، و کی بسوی تو بازگردم.
88) اما الآن برای من موقعی است که حیاء و شرم میکنم از پروردگارم.
89) بار خدایا، به حق محمد و آل او مرا ببخش و بر من رحم نما ای رحم کننده رحم کنندهها و ای بهترین بخشندهها.
90) پس اگر من بنده بدی هستم اما تو خدای خوبی هستی.
91) گناه از بنده تو خیلی بزرگ است اما عفو و بخشش از تو نیکوست ای خدای کریم.
92) پرواز روح (سید حسن ابطحی) صفحه 82.