شبى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را در خواب ديدم

شبى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام  را در خواب ديدم

74907061775424070871.jpg;

مرحوم سيد محمد قزوينى كه از علماى بزرگ و شخصيت‏هاى برجسته بوده است كه می ‏گويد: در ايام محاصره وهابی ‏ها من در نجف اشرف بودم. گذران زندگى بسيار سخت شده بود ما با ارزان‏ترين نوع
خرما به نام زاهدى و آب چاه زندگى می ‏كرديم. با همين سختى و دشوارى مدتى گذشت، شبى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام  را در خواب ديدم. شكايت وضع زندگى را كردم كه خيلى سخت و دشوار مى‏گذرد.
سپس پرسيدم: آقا اين محاصره به كجا خواهد رسيد؟ آيا اينها بر شهر مسلط خواهند شد، يا نااميد بر مى‏گردند؟ امام فرمود: اعوذبالله من الشيطان الرجيم. بسم اللَّه الرحمن الرحيم و التين و الزيتون و هذا
البلد الامين. چند مرتبه قسمت اخير آيه را تكرار كرد. »و هذا البلد الامين« و اشاره به نجف نمود. فهميدم منظورش اين است كه نخير، شما پيروز مى‏شويد و دشمنان ذليل خواهند شد.
بعد فرمود: آقا سيد! چرا نماز شب را ترك كرده‏اى؟ گفتم: سرور عزيزم، بايد هر شب از بالاى پشت بام پايين بيايم و آب تهيه كنم برايم دشوار است و مسائل ديگرى كه به سختى انجام مى‏شود.
امام فرمود: آن كارى كه روزها انجام مى‏دهى همان را شب انجام بده، نماز شب را ترك مكن!
سيد محمد گفت: من تازه ازدواج كرده بودم روزها آب مى‏كشيدم و غسل مى ‏نمودم، اين كار را به واسطه اطاعت از مولايم به شب انداختم بيش از چند روز نگذشت كه دشمنان نااميد شده دست از
محاصره برداشتند و زندگى ما عوض شد و وعده مولايم اميرالمومنين‏ عليه السلام آشكار گرديد(34)
__________________________________
34) روياى صادقانه: ص182





[ جمعه 23 بهمن 1394  ] [ 10:30 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]