تعلّق دنيوي، منافی با خشوع
تعلّق دنيوي، منافی با خشوع
تعلق به امور دنیایی سبب عدم حضور قلب در نماز و حواس پرتی و بالاخره عدم خشوع ميگردد؛ امری که در اکثر اوقات و برای بیشتر مردم رخ مينماید؛ خصوصاً با توجه به مشغولیتهای فکری دنیوی و دغدغههای عصر ما که سبب عدم تمرکز حواس برای نماز ميشود و معمولاً نماز با خشوع همراه نیست.
نقل ميکنند: ابوالعباس جوالقی مردی جوال فروش بود. روزی جوالی را به کسی داد و بعد فراموش کرد چه کسی بوده و هرچه فکر کرد یادش نیامد. روزی در حال نماز یادش آمد که آن را به کی داده است. وقتی به دکانش آمد به شاگردش گفت: یادم آمد جوال را به کی دادهام. شاگردش گفت: چه وقت به یادت آمد؟ جواب داد: در نماز. شاگرد گفت: ای استاد! تو مشغول نماز بودی یا در طلب جوال؟ ابوالعباس با این سخن به خود آمد و فهمید چه نماز میان تهی و بی ثمری خوانده است(1).
(1) تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج6، ص 193.