فردا او را در مسجد رسوا می‏کنم!

فردا او را در مسجد رسوا می‏کنم!

96701834389335064679.jpg;

در شهر صیدا پس از نماز صبح، یکی از نمازگزاران برخاسته و روی پله اول منبر ایستاده و فریاد زد:
ای مؤمنین! بدانید که روز قبل در همین مسجد است و اکنون از بردن نام او خودداری می‏کنم به شرطی که امشب عصا را از بالای در به داخل منزلم بیاندازد، منزل من هم وصل به دیوار همین مسجد است اگر نیاورد، فردا او را همین مسجد رسوا می‏کنم.
یک هفته بعد یکی از مؤمنین پرسیدند که راستی آن دزد، عصای تو را آورد؟آن مرد با خنده گفت: همان شبی که روزش اعلام کردم، بیست و دو عدد عصا به منزل من پرتاب شد.(1)

داستانها و حکایتهای مسجد -163 داستان جالب و خواندنی پیرامون مسجد

نویسنده : غلامرضا نیشابوری

1) از لابلای نکته‏ ها ص 365.





[ سه شنبه 4 اسفند 1394  ] [ 2:47 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]