غفلت از ذكر خداوند

غفلت از ذكر خداوند

http://file.tebyan.net/a433b6090c/btp19.jpg

وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ  [۱]

همنشین شیاطین!

از آنجا كه در آیات پیشین سخن از دنیا پرستانی بود كه همه چیز را بر معیارهای مادی ارزیابی می‌كنند، در آیات مورد بحث یكی از آثار مرگبار دلبستگی به دنیا كه بیگانگی از خدا است سخن می‌گوید.

می‌فرماید: هر كس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطانی را به سراغ او می‌فرستیم، و همواره با او قرین خواهد بود!

« وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ »

آری غفلت از ذكر خدا و غرق شدن در لذات دنیا، و دلباختگی به زرق و برق آن، موجب می‌شود كه شیطانی بر انسان مسلط گردد و همواره قرین او باشد، و رشته‌ای در گردنش افكنده، (می‌برد هر جا كه خاطر خواه او است).

بدیهی است جای این ندارد كه كسی تصور جبر از این آیه كند، چرا كه این نتیجه‌ اعمالی است كه خود آنها انجام داده‌اند بارها گفته‌ایم اعمال انسان مخصوصاً غرق شدن در لذات دنیا و آلوده شدن به انواع گناهان، نخستین تأثیرش این است كه پرده بر قلب و چشم و گوش انسان می‌افتد او را از خدا بیگانه می‌كند و شیاطین را بر او مسلط می‌سازد و تا آنجا ادامه می‌یابد كه گاهی راه بازگشت به روی او بسته می‌شود چرا كه شیاطین و افكار شیطانی از هر سو او را احاطه می‌كنند و این نتیجه‌ عمل خود انسان است هر چند نسبت آن به خداوند نیز به عنوان (سبب الاسباب) بودن صحیح می‌باشد این همان چیزی است كه در‌آیات دیگر قرآن به عنوان (تزیین شیطان) (َ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُم) [۲] یا ولایت شیطان (فهو ولیهم الیوم) [۳] تعبیر شده است.

قابل توجه این كه كلمه‌ (نقیض) با توجه به مفهوم لغوی آن هم دلالت بر استیلاء شیاطین دارد و هم قرین بودن آنها، در عین حال جمله‌ (هوله قرین) بعد از آن آمده تا این معنی را تأكید كند كه شیاطین از این گونه افراد هرگز جدا نمی‌شوند.

تعبیر به (رحمان) اشاره‌ لطیفی است به این كه آنها چگونه از خدایی كه رحمت عامش همگان را فرا گرفته روی گردان می‌شوند، و از یاد او غافل می‌‌گردند؟

آیا چنین كسانی جز این سرنوشتی می‌توانند داشته باشند كه همنشین شیاطین، و محكوم فرمان آنها گردند.

بعضی از مفسران احتمال داده‌اند كه (شیاطین) در اینجا معنی وسیعی دارد كه حتی شیاطین انس را شامل می‌شود و آن را اشاره به (رؤسا و سردمداران ضلالت) دانسته‌اند كه مستولی و مسلط بر غافلان از یاد خدا می‌شوند و با آنها قرین هستند و این توسعه بعید نیست.[۴]

پيام‏ها: [۵]

۱ سلطه شيطان در اثر اعمال خود ماست. «وَ مَنْ يَعْشُ ... نُقَيِّضْ»

 ۲ دل يا جاى رحمن است يا شيطان. «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً»

 ۳ كيفر روى گردانى از سرچشمه رحمت، بندگى شيطان سلطه‏ گر است. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»

۴ تلاش شيطان براى بازداشتن انسان از راه حقّ جدّى است. «إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ»

 ۵ بدتر از انحراف عملى، انحراف فكرى است. «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ
_________________________________
[۱]
- زخرف / ۳۶
[۲] - نحل / ۶۳.
[۳] - نحل / ۶۳.
[۴] - نمونه، ج ۲۱، ص ۶۴ ـ ۶۵.
[۵] - تفسير نور، ج‏۱۰، ص: ۴۵۵





[ یک شنبه 9 اسفند 1394  ] [ 8:46 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]