یاد خدا سبب رستگاری

وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [1]
خدا را فراوان یاد كنید تا رستگار شوید.
شكّ نیست كه منظور از یاد خدا تنها ذكر لفظی نیست، بلكه خدا را در درون جان حاضر دیدن و به یاد علم و قدرت بیپایان و رحمت وسیعش بودن است. این توجّه به خدا روحیه سرباز مجاهد را تقویت میكند و در پرتو آن احساس مینماید كه در میدان مبارزه تنها نیست. تكیهگاه نیرومندی دارد كه هیچ قدرتی در برابر آن مقاومت نمیكند و اگر هم كشته شود به بزرگترین سعادت، یعنی سعادت شهادت رسیده است و در جوار رحمت حقّ رستگار خواهد بود، خلاصه یاد خدا به او نیرو و آرامش و قوّت و قدرت و پایمردی میبخشد.
ـ به علاوه یاد عشق زن و فرزند و مال و مقام را از دل بیرون میراند و توجّه به خدا آنها را كه باعث سستی در امر مبارزه و جهاد میشود از خاطر میبرد. [2]
در المیزان آمده:
ذكر خدا در جمله (و اذكرو الله كثیرا) به معنای یاد خدا در دل و در زبان است چه این هر دو قسم ذكر است و معلوم است كه آن چیزی كه مقاصد آدمی را از یكدیگر مشخص و جدا میكند آن حالات درونی و قلبی انسان است.
ـ ذكر را مقیّد به (كثیر) كرد برای این بود كه در میدانهای جنگ هر لحظه صحنههایی كه انسان را به دوستی زندگی فانی و شیرینی زخارف دنیوی وادار ساخته و شیطان هم با القاء وسوسه خود آن را تأیید كند تكرار میشود و لذا فرمود: خدا را زیاد یاد كنید تا بدین وسیله روح تقوی در دلها هر لحظه تجدید و زندهتر شود. [3]
پیام ها: [4]
1- يادى از خدا كافى نيست، بايد خدا را بسيار ياد كنيم. «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً» زيرا اگر در بحران جنگ و حوادث جبهه، ياد خدا زياد نباشد، امكان انحراف در هدف، عمل وشيوه بيشتر است.
2- در جبهه، بايد ياد خدا، جايگزين ياد زن، فرزند، مال و ... شود. «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ» چنانكه امام سجاد عليه السلام در دعاى مرزداران مىفرمايد: خدايا! ياد مال و فرزندان و ... را از دل رزمندگان ببر و بهشت را جلوى چشمشان جلوه بده. «1»
3- پايدارى و ياد خدا، رمز پيروزى در نبرد و رستگارى جاويد است. فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
4- ميدانهاى نبرد وجبهه ها، يكى از مراكز رستگارى است. «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»._______________________________________________________________________________
[1] - انفال/ 45
[2] - تفسیر نمونه، ج 7، ص 194.
[3] - تفسیر المیزان، ج 9، ص 146.
[4] - تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 329