جایگاه نمازاز نگاه امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع)

 
 جایگاه نمازاز نگاه امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع)
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B22/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2.jpg
 
 
1.نماز مساوی با دین
در خطبه یکصد و ده نهج البلاغه امام علی (ع) در مقام بیان بهترین و نزدیک ترین راه هایی که انسان می تواند به خالق خویش برسد، می فرماید:
«إَّ أفضلَ ما توَسَّلَ بِهِ المتوسِّلونَ إلی اللهِ سُبحانه الایمان باللهِ و بِرَسولِه... و إقامُ الصلوةِ فَإنَّها المِلَّةُ...» بی گمان برترین وسیله ی توسل جستن به خدای سبحان... بر پا نمودن نماز به عنوان آیین امت اسلام است.
امیر مؤمنان در این بیان نماز را که یکی از دستور ها و جزئی از دین اسلام است. به عنوان تمام آیین معرفی کرده است که نشان دهنده اهمیت و نقش نماز در اسلام است.
امیر مؤمنان (ع) در این بیان، نماز را که یکی از دستور ها و جزئی از دین اسلام است به عنوان تمام ایین معرفی کرده است که نشان دهنده اهمیت و نقش نماز در اسلام است.
این نماز و روزه و حج و جهاد            هم گواهی دادن است از اعتقاد
از این کلام امام این گونه استفاده می شود که هر چند نماز یکی از فروع دین اسلام محسوب می شود و از اصول دین نیست؛ اما از آن جا که نشانه و علامت مسلمانی است و اقامه نماز و ارتباط هستی مطلق موجب می شود که احکام دیگر زنده بماند، از آن به عنوان تمام دین یاد شده است.
این مطلب در فرمایشات دیگر آن حضرت نیز به صورت های گوناگون بیان شده است؛ مانند این که اگر قبول شود اعمال دیگر نیز پذیرفته خواهد شد و اگر نماز قبول نشود اعمال دیگر مورد توجه قرار نمی گیرد.
2. آخرین سفارش
در نامه چهل و هفت نهج البلاغه که امیر مؤمنان علی (ع) در آخرین روزهای عمر شریف خود برای دو فرزند بزرگوارش امام حسن و امام حسین بیان فرمود و از نظر مناسب حکم و موضوع یکی از مهم ترین و اساسی ترین مطالب می باشد، به بیش از ده امر سفارش می نماید؛ از جمله:«اللهَ اللهَ فی الصلوةِ فَإنّها عَمودُ دینِکُم» خدای را ، خدای را درباره ی نماز که ستون و پایه دین شماست.
بسیار واضح است که چنین تأکیدی از چنان انسان کاملی، در آخرین لحظات عمر، به نزدیک ترین و عزیز ترین افراد نشان گر اهمیت و جایگاه والای نماز خواهد بود.
3. نماز وسیله نزدیکی به خدا
و در کلام قصار و صد و سی و یکم نهج البلاغه آمده است:
الصلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقیِّ و الحَجُّ جِهادُ کُلِّ ضَعیفٍ و لِکُلِّ شیءٍ زَکاةٌ و زکاةٌ البَدَنِ الصیامٌ و جهادُ المرأةِ حُسنُ التبعُّل.[1] نماز عامل نزدیکی و پارسایی به خداوند و حج جهاد هر ناتوانی است و هر چیزی را زکات است و زکات بدون روزه است و جهاد زن، شوهرداری نیکو است.
[ با فاقه و فقر همنشینم کردی                بی مونس و بی یار، غمینم کردی
این، مرتبۀ مقرّبانِ درِ تُست                      آیا به چه خدمت این چنینم کردی؟[2]]
تهجّد امام خمینی
امام هر شب در هر حالی که باشند نماز شب می خوانند، و هنگامی که برای نماز شب از خواب بر می خیزند، آن قدر آرام و خسته قدم بر می دارند که هیچ کس از خواب بیدار نشود و به ندرت اتفاق می افتد که از حرکت امام در دل شب، کسی بیدار شود.
آن شب که امام را از تهران به قم برگرداندند(پس از تمام شدن مدت حصر) تا ساعت نیم بعد از نصف شب، در منزل امام رفت و آمد بود و پس از این که رفت و آمد مردم تمام شد افراد خانواده پروانه وار در دور امام می نشستند. ساعت یک و نیم بعد از نصفه شب تقریباً که چراغ ها را برای استراحت خاموش کردند. امام پس از آن همه خستگی دیدار ها و ملاقات شاید که یک ساعت نگذشته بود که دوباره بلند شدند برای نماز شب ، با این که معلوم بود صبح روز مردم برای دیدار امام هجوم می آوردند معذلک در آن شب هم، امام نماز شب را ترک نکردند. جالب این است که امام همیشه موقع نماز، عطر و بوی خوش مصرف می کنند وشاید بدون بوی خوش سر نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم که نماز شب را پشت بام می خواندند ، در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشتند.
4. نماز ملاک پذیرش کارهای دیگر
عن علی (ع) قال رسول الله (ص) إنّ عمودَ الذینِ الصلوةُ و هی أوّلُ ما یُنظَر فیه مِن عمل ابنِ آدَم فَإن صَحَّت نَظِرَ فی عَمَلِهِ و إن لم تصِح لَم یُنظَر فی بَقیَّة عمله.[3] علی (ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند: نماز پایه دین و اولین چیزی است که به آن توجه می شود. اگر نماز صحیح باشد، به دیگر اعمال نیز توجه می شود و اگر درست نباشد دیگر اعمال هم مورد توجه قرار نمی گیرد.
5. نماز قاعده دین است
[ انبیا طاعات عرضه می کنند           دشمنان شهوات عرضه می کنند]
«قال علی (ع) : سِتُّ مِن قَواعِدِ الدین؛ إخلاصُ الیَقینِ و نُصحُ المُسلِمینَ و إقامه الصلوة و إیتاهُ الزکوةِ و حجُّ البیتِ و الزُهدُ فی الدّنیا»[4] شش چیز از اصول و پایه های دین است یقین کامل، خیرخواهی مسلمانان، برپاداشتن نماز، پرداخت زکات، حج گزاردن و زهد پیشه کردن در دنیا.
6. بهترین کار
عن أبی عبدالله (ع) قال: قال امیر المؤمنین (ع) لیس عَمَل أحَبَّ إلی اللهِ عزّوجلَّ مِن الصلوة. فَلا یَشغَلنَّکُم عن أوقاتها شیءُ من أمور الدنیا. فَإنّ اللهَ عزوجلّ ذمَّ أقواماً فقال: ( الّذین هم عَن صَلوتِهِم ساهون)[5] از امام صادق (ع) روایت شده است که امیر المؤمنین (ع) فرمودند: نزد خداوند عزّوجلّ هیچ عملی محبوب تر از نماز نیست، پس مراقب باشید که هیچ امری از امور دنیا شما را از نماز غافل نکند؛ زیرا خداوند عزوجل اقوام مختلف را این گونه نکوهش کرده است.[6]
7. سفارش به کارگزاران
و انظُر الی صلوتکَ کیفَ هِیَ فَأنَّکَ إمام لِقَومِکَ (ینبغی لک) أن تُتِمّها و لا تخفّفها فَلیسَ مِن إمامٍ یصلّی بِقَومٍ فی صلوتهم نقصانٌ إلّا کانَ علیه لا ینقص من صلوتهم نسیءَ و تمّمها و تحفّظ فیها یکن لَکَ مثل أُجورهم و لا ینقُصُ ذالکَ من أجرهِم شیئاً.[7]
امام علی (ع) علاوه بر مطالبی که برای عموم مردم درباره نماز بیان کرده برای زمامداران و مسئولین تأکید و سفارش بیشتری داشته است؛ از جمله در نامه ای که برای محمد بن ابی بکر، به هنگام انتصاب او به استانداری مصر نوشته، آمده است:
به نمازت بنگر که چون است؛ زیرا تو امام (پیشنماز) مردم هست. سزاوار است که نماز او را کامل به جای آوری و سبک و ناقص برگزار نکنی؛ زیرا اگر امامی برای عده ای نماز گذار نماز بخوانند و در نماز آن ها کم و کاستی باشد، گناهش به گردن اوست و از نماز آن ها چیزی کم نمی شود. پس نماز را کامل به جای آر و بر آن مراقبت نما، تا تو نیز همانند آنان از پاداش آن برخوردار باشی، چون این امر از ثواب آن ها چیزی نمی کاهد.[8]
اگر نماز از وقت رفتی مر تو را           این جهان تاریک گشتی بی ضیا
عجّلوا الطاعات قبلَ الفَوت گفت        مصطفی چون درّ معنا می بسفت
هم چنین می توان جایگاه و اهمیت نماز نماز از منظر آن امام همام را در کلمات آن حضرت در رعایت وقت نماز حتی در میدان جنگ، جست و جو کرد.

[1]. نهج البلاغه، کلمات قصار، 105
[2]. کشکول شیخ بهایی، دفتر پنجم
[3]. تهذیب الاحکم ، ج2، ص 237 و وسایل الشیعه ، ج3، ص 23، و بحار، ج 82، ص 227
[4]. شرح غرور و در ، ج 4، ص 166
[5]. ماعون، 5
[6]. خضال صدوق ، ج 2، ص 620
[7]. امالی صدوق، ص 29، ح 31، این فراز در نهج البلاغه نیامده است.
[8]. امالی ، صدوق ، ص 29، ح 31، این فراز در نهج البلاغه نیامده است.

 





[ جمعه 14 اسفند 1394  ] [ 7:13 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]