سجده

سجده

70976342540872452709.gif

جسم تو(پيشاني) به خاك سجده می كند كه اصلش از خاك است وروح به روح كُلِّ وجود، سجده می كند كه اصلش از اوصادر شده است «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روُحى».

وسرّت به پروردگارت سجده می كند كه صاحب مقام توست، قلب به اسماءاللّه سجده می كند نه به ذات، چون كسى را به مقام ذات راهى نيست تا بشناسند وبستايند (قابل دقت كه: شناخت ذات نيست، ولى شهود ذات هست) وسر از سجود بر نمی دارد، چون وقتى حق برايش تجلى كرد، خود را در قبضه قدرت اسماءاللّه مىنگرد كه هر لحظه اسمى دگرگونش می كند: گاهى در سجده رحمن است وگاهى در سجده رحيم وگاهى در سجده عطوف وگاهى رؤوف وهكذا، وهيچ گاه سر از سجده بر نمىدارد، چون پروردگارش در قبله اوست وهميشه جاودانه است، پس عبد هميشه در سجده است وهر لحظه در شهود اسمى است وساجد براى همان اسم، و او را حساب وعقاب در قيامت نيست، وهر كه را اين شهود نباشد، اين سجده نباشد، ودر قيامت اورا حساب وعقاب است، وسجده، فرود آمدن از رفعت موهوم است وكل ماسوى فرودينند وهميشه در حال سجده حق: «سُبحانَ مَنْ دانَتْ لَهُ السَّمواتُ والأَرضُ بالعُبُودية»(1)؛ يعنى مُنَزَّه است خدايى كه آسمان‏ها وزمين به بندگىاش سر فرود آوردند وهم چنان در حال عبوديّت وسجودند.

پی نوشت:

(1). عروة‏الوثقى، ج1، ذكر قنوت، ص700.





[ یک شنبه 16 اسفند 1394  ] [ 5:58 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]