بعد از نماز صبح عاشورا
بعد از نماز صبح عاشورا
آنگاه كه امام حسين علیه السلام نماز صبح روز عاشورا را بجاي آورد، رو به سوي ياران نمازگزارش پس از حمد و سپاس خداوند به آنان چنين فرمود: خداوند به شهادت شما در اين روز، اذن داده است و بر شماست صبر و شكيبايي.1
حضرت در اين گفتار حكيمانه دو نكته را تذكر مي دهد: يكي اصل شهادت كه به امر پروردگار است و ديگري پايداري و استقامت در برابر دشمن كه هر دو نكته با نماز، ارتباط مستقيم دارد؛ چرا كه روح استقامت و پايداري در جهاد بايد از همان نماز و ارتباط با پروردگار به دست بيايد و از عبادت و معنويت نيرو بگيرد كه: «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاة».2
سپس چون امام علیه السلام در مقابل خويش موجي خروشان از دشمنان خيانتكار را ديد، دستها را به سوي آسمان بلند كرد و با توكلِ خالصانه به خداوند، اين دعا را خواند:
«اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كَرْبٍ وَ أَنْتَ رَجَائِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ وَ أَنْتَ لِي فِي كُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ كَمْ مِنْ هَمٍّ يَضْعُفُ فِيهِ الْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِيهِ الْحِيلَةُ وَ يَخْذُلُ فِيهِ الصَّدِيقُ وَ يَشْمَتُ فِيهِ الْعَدُوُّ أَنْزَلْتُهُ بِكَ وَ شَكَوْتُهُ إِلَيْكَ رَغْبَةً مِنِّي إِلَيْكَ عَمَّنْ سِوَاكَ فَفَرَّجْتَهُ [عَنِّي ] وَ كَشَفْتَهُ فَأَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ صَاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ وَ مُنْتَهَى كُلِّ رَغْبَةٍ؛3 خدايا! تو در هر غم و اندوه، پناهگاه و در هر پيشامد ناگوار، مايه اميد، و در هر گرفتاري، سلاح و ملجأ من هستی، چه بسيار غمهاي كمرشكن كه دلها در برابرش آب و راه هر چاره در مقابلش مسدود مي گردد، غمهاي جانكاهي كه با ديدن آنها دوستان، دوري می جستند و دشمنان به شماتت زبان مي گشودند، در چنين مواقعي تنها به پيشگاه تو شكايت آورده و از ديگران قطع اميد نموده ام و تو بودي كه به داد من رسيده و اين كوه هاي غم را برطرف كرده و از اين امواج اندوه نجاتم بخشيده اي. خدايا! تويي صاحب هر نعمت و تويي آخرين مقصد و مقصود من!»
پی نوشت:
1- «إِنَّ الْحُسَيْنَ علیه السلام صَلَّى بِأَصْحَابِهِ الْغَدَاةَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذِنَ فِي قَتْلِكُمْ فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْر» بحار الانوار، علامه مجلسي، ج45، ص86.
2- سخنان حسين بن علي علیهما السلام از مدينه تا كربلا، محمد صادق نجفي، نشر اسلامي، قم، 1376ش، ص158ـ160.
3- الارشاد، ج2، ص96.