تا حالا نشده من از نماز شب ايشان بيدار شوم
![]()
تا حالا نشده من از نماز شب ايشان بيدار شوم
در خاطرات مربوط به امام خمينى رحمه الله عليه مى خوانيم: خويشاوندان ايشان مى گفتند:
از پانزده سالگىِ ايشان كه ما در خمين بوديم، آقا يك چراغ موشی (نوعى چراغ كه در سابق بوده است) كوچك می گرفتند و مى رفتند به يك قسمت ديگر كه هيچ كس بيدار نشود و نماز شب مى خواندند.
همسر امام رحمه الله عليه مى گويند:
(تا حالا نشده كه من از نماز شب ايشان بيدار شوم). چون چراغ را مطلقاً روشن نمى كردند. نه چراغ اتاق را روشن مى كردند، نه چراغ راهرو را و نه حتى چراغ دستشويى را او ازيك چراغ قوه كوچك كه تنها جلوى پايشان را روشن مى كرد، استفاده مى كردند. و براى اين كه كسى بيدار نشود، هنگام وضوى نماز شب، يك ابر زير شير مى گذاشتند كه آب چكّه نكند و صداى آن، كسى را بيدار نكند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
زمستان براى مؤمن فصل خوبى است، زيرا روزهاى كوتاهش را روزه مى گيرد وشبهاى طولانى اش را براى نماز (شب) بر مى خيزد. (ارشاد القلوب: ج 2، ص 17، باب 22)
منابع:
1- کتاب گلهاى باغ خاطره: ص 130.
2- کتاب امام در سنگر نماز: ص 70.
