كرامتى از امام راحل رحمه الله علیه

28365989613195527627.jpg
كرامتى از امام راحل رحمه الله علیه

  شهید محراب مرحوم صدوقى مى گوید:
((ما مسافرتهایى با امام كرده ایم ، در مسافرت مشهد یك اخلاق پدرانه نسبت به ما مبذول داشتند. وقتى از ارض اقدس بر مى گشتیم در بین راه روسها براى بازرسى جلوى ماشین ما را گرفتند (در آن زمان قسمتهایى از ایران زیر نظر دولتهاى شوروى و آمریكا و انگلستان بود) همگى پیاده شدیم و چون امام از اوّل تكلیف ، مراقب نماز شب بودند و این عمل ، صد در صد از ایشان ترك نشده ، بعد از پیاده شدن خواستند كه نماز شب بخوانند. آن جا كه وسط بیابان بود آبى وجود نداشت . یك وقت نگاه كردیم آبى جارى شده ایشان آستین بالا زد و وضو گرفت . بعداً نفهمیدیم كه تا ایشان نمازش ‍ تمام شد آب بود یا نبود. به هر حال ما در آن سفر یك چنین كرامتى از ایشان دیدیم )).(1)
و در اثر همین شب زنده داریهاست كه مى بینیم این مرد بزرگ ، متصّل به ((معدن عظمت )) شده است و در راه خدا از هیچ چیز نمى هراسد.
بنا به نوشته بعضى ، امام خمینى در ضمن بیان ماجراى زندان رفتن خود فرموده اند:
((همان طور كه در آن جاده مستقیم [قم - تهران ] مى رفتیم ، من متوجّه شدم آن دو نفرى كه جلو نشسته بودند، یكى از آنها اشاره كرد به سمت راست [سمت راست آن جادّه دریاچه نمك است ، كه برخى از مؤمنینى را كه علیه دولت فعالیّت شدید داشتند آنجا مى انداختند.] با دست كه به آن طرف اشاره كرد، من فهمیدم مقصودش چیست ولى من از اوّل كه با آنها رفتم هیچ نترسیدم و آن وقت كه اشاره كردند هم واللّه نترسیدم .
ناقل این قضیه ادامه مى دهد: یكى از مراجع كه در آن مجلس بود، وقتى این عبارت را شنید، دگرگون شد و در برابر عظمت این مرد بزرگ الهى انگشت به دندان گرفت .))

  1-فرازهائى از ابعاد...: 57.

 





[ سه شنبه 25 اسفند 1394  ] [ 8:51 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]