فضیلت و اهمیت نماز
فضیلت و اهمیت نماز
آیات و اخبار در فضیلت و اهمیت نماز بسیار است و حکم عقل و اعتبار نیز بر فضیلت آن قائم است و ما در این موضع به نقل کلام مرحوم صاحب جواهر که مستفاد از مضامین آیات و اخبار است اکتفاء می کنیم: «قال فى الجواهر التى تنهى عن الفحشاء و المنکر و بها تطفى النیران و قربان کل تقى و معراج کل مؤمن؛ در جواهر گفته نماز آن چیزى است که از کارهاى زشت و ناروا جلوگیرى می کند و به واسطه آن آتش دوزخ خاموش می شود و موجب تقرب هر پرهیزکار و وسیله ترقى هر مؤمن پاکى است و گناهان را می شوید همچون نهر جارى که چرکى بدن را می شوید و تکرار آن در هر روز پنج مرتبه مانند تکرار شستن بدن در آن نهر است و خداوند حضرت مسیح را مادامى که زنده است به نماز سفارش فرمود و همچنین غیر مسیح از انبیاء دیگر را، بلکه نماز اصل اسلام و بهترین عمل و بهترین چیزى است که از جانب شرع وضع شده و نماز میزان و معیار و وسیله سنجیدن سایر اعمال مردم است، پس کسى که نماز را کامل به جا آورده باشد اجر همه اعمال او مستوفى و کامل باشد و همه آنها از وى پذیرفته شود پس به این جهت نماز نسبت به اعمال دیگر بلکه نسبت به دین چون عمود است نسبت به خیمه، و از این جهت نماز اول چیزى است که از اعمال بنده مورد حساب قرار می گیرد و در آن نگاه کرده می شود.
پس هر گاه نماز پذیرفته شود در سایر اعمال او نظر شود و از وى پذیرفته گردد و هر گاه نماز رد شود در باقى اعمال او نظر نشود و مردود گردد، بنابراین شگفت نباشد اگر تارک نماز از کفار نامیده شود بلکه چنین است اگر علت ترک نماز استخفاف بدین باشد.
نماز آن چیزى است که حضرت صادق (ع) می فرماید «نمى شناسم چیزى را که بعد از معرفت از نماز مقرب تر و محبوب تر نزد خدا باشد.» بلکه حضرت صادق (ع) فرموده «هر که این نمازهاى واجب پنجگانه را به پا دارد و بر اوقات آنها محافظت کند روز قیامت خدا را ملاقات کند در حالى که براى او نزد خدا عهدى باشد که به واسطه آن داخل بهشت گردد، و کسى که این نمازها را به وقتش انجام ندهد و بر آنها مواظبت ننماید پس آن حق خدا و خاص اوست که اگر بخواهد بیامرزد او را و اگر بخواهد وى را عذاب نماید، و نماز واجب بهتر از بیست حج است که هر حجى بهتر از اطاقى است که پر از طلا باشد و همه آنها را در راه خدا صدقه بدهند بلکه نماز واجب بهتر از هزار حج است که هر حجى بهتر است از دنیا و آنچه در دنیاست، و به درستى که اطاعت خدا خدمت او در زمین است و هیچ خدمتى با نماز برابرى نمی کند و از همین جهت ملائکه حضرت زکریا را ندا نمودند و حال آنکه در محراب عبادت نماز می گزارد، و هنگامى که نمازگزار براى نماز به پا می شود رحمت حق از آسمان تا زمین بر وى فرود می آید و فرشتگان او را احاطه می کنند و فرشته ندا می کند اگر نمازگزار بداند آنچه در نماز است از آن غافل نمی شود.»
و غیر اینها از اخبارى که درباره ی نماز وارد شده مانند خبر شامه و غیر آن با اینکه آنچه به حسب اعتبار در نماز می باشد کافى و بى نیاز کننده از آثار است زیرا در آن جمع شده از عبادات آن چیزهایى که در غیر نماز جمع نشده از عبادت زبان و دل که به وسیله قرائت و ذکر و تضرع و شکر و دعاء انجام می شود آن دعایى که اگر نباشد خداوند به بندگان اعتنا نمی کند، و نیز ظاهر شدن اثر بندگى نسبت به معبود به واسطه رکوع و سجود و گذاردن شریف ترین و عالی ترین موضع بدن بر پست ترین و پائین ترین موضع (یعنى خاک) و به تحقیق حضرت رضا (ع) در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت که «علت نماز این است که نماز اقرار به ربوبیت خداى عز و جل، و نفى شریک و همتا براى او، و ایستادن در مقابل خداوند جبار جل جلاله به حالت ذلت و مسکنت و خضوع، و اعتراف و طلب براى گذشتن از گناهان گذشته و گذاردن صورت بر زمین در هر روز به جهت تعظیم خداوند عز و جل می باشد و اینکه همیشه به یاد خدا بوده و فراموشکار و غافل از ذکر خدا نباشد و ایستادن در مقابل خدا، و جلوگیر از معاصى و مانع از انواع فساد است.» در اینجا آنچه از کلام صاحب جواهر مقصود بود به پایان رسید و به همین مقدار در این موضع اکتفاء می شود.
منـابـع
عبدالحسين طیب- أطیب البیان- جلد 1 صفحه 154
عبدالحسين طیب- أطیب البیان- جلد 14 صفحه 168
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 27 صفحه 166
سیدمحمود طالقانی- پرتوى از قرآن- جلد 4 صفحه 185
سيد محمدابراهيم بروجردى- تفسیر جامع- جلد 7 صفحه 287