سر تا پای وجود عبد، چشم است
سر تا پای وجود عبد، چشم است
یک جمله¬ای را آن مرد الهی و بزرگوار، آسیّد علی نقی نقوی(اعلی اللّه مقامه
الشّریف) که قدیم در بازار، نماز می¬خواندند، به مرحوم حاج حلوایی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) گفته بودند که بسیار زیباست. پدر مرحوم حاج حلوایی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) که بازاری بود، نگذاشته بود که ایشان برای طلبگی به حوزه بروند.
ایشان میگویند: من شاگرد پدرم در بازار بودم و یک مرتبه وقتی برای نماز به مسجد بازار رفتیم با آسیّد علی نقی گفتم: من میخواستم برای طلبگی بروم، شما کاری کن که پدرم راضی شود و … . آسیّد علی نقی خیلی هم خوشش آمد که ایشان در آن زمان، میخواهد طلبه شود، امّا جملهای به ایشان گفت که خیلی زیباست، گفت: تو برای بندگی خدا میخواهی بروی یا این که میخواهی بروی که درس بخوانی؟ گفتم: طبیعی است میخواهم بنده خدا شوم. گفت: بندگی خدا در همین است که کوشش کنی تا امر پدر را محقّق کنی. این، بندگی خدا میشود. توقّع بیش از حدّ نداشته باشد. ایشان میگوید: از فرمایش ایشان چنان آرام شدم که دیگر همه چیز را فراموش کردم.
تا این که حالا بعد از سالهای سال خدای متعال ابوالعرفا، آیتالله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) را در سر راه ایشان قرار داد و ایشان تحت نظر آیتالله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) بودند. ایشان منزلش در شمیران بود، منزلش را فروخت و به صابونپرخانه آمد تا در محضر آقا باشد.
ببینید کوشش و تلاشت را بکن، امّا برای خدا. ایشان میگفت: فقط یک نکته به من گفت، گفت: میخواهی همین نکته را برای تو بنویس و تو یک روزی به یک جایی برسی؟ گفتم: بله آقا. گفت: جوان خوش سیمایی هستی (ایشان، سفیدرو و خوشسیما بودند)، وقتی مشتریها در مغازه پدرت میآیند، تو فقط چشمت را مراقب باش، من هیچ چیز دیگری از تو نمیخواهم.
بالاخره برخی از اولیاء میبینند، به یکی میگویند: تو فقط زبانت را کنترل کن. حالا این مرد الهی هم به ایشان گفته بود: تو فقط چشمت را کنترل کن. ایشان هم میگفتند: یک مواقعی هم که آقا میآمدند که برای نماز بروند، به من یک نگاهی میکردند و با سر اشاره میکردند که بله، هوای تو را دارم و میدانم که کنترل کردی. آنوقت این کار او را آنطور رساند به جایی که خلوتنشین شبهای اهل لیل آیتالله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) شد و از اصحاب لیل ایشان شد و به آن مقامات و مطالب عرفانی و الهی رسید.
منبع:www.fa.shafaqna.com