خاطره ای از عبادت امام سجاد

خاطره ای از عبادت امام سجاد

http://file.tebyan.net/a433b6090c/58666403508782785840_thumb.png

یوسف بن اسباط از پدرش نقل كرده كه وارد مسجد كوفه شدم ناگاه چشمم به جوانی در حال سجده افتاد ‏كه با خدای خود به مناجات پرداخته و چنین می‌گفت: پیشانی و صورتم برای پروردگارم در سجده به خاك ‏آغشته و این حق او است كه من در برابرش چنین كنم پس به سوی او رفتم تا ببینم این جوان كیست؛ ‏دیدم او علی بن حسین (علیه السلام ) است.

هنگام كه سپیده صبح نمایان شد برخاسته به سوی او رفتم و عرض كردم: ای فرزند رسول خدا، تو نیز خود ‏را این گونه آزار می‌رسانی، در حالی كه خداوند تو را برتری داده است؟

امام سجاد (علیه السلام ) گریه‌اش گرفت و فرمود: پیامبر فرمود، روز قیامت تمام چشمان گریان است مگر ‏چهار چشم: چشمی كه از ترس خدا گریه كرده باشد؛ چشمی كه در راه خدا كور باشد؛ چشمی كه از ‏محارم خدا (نامحرمان ) فرو پوشانده شود و چشمی كه شب را به بیداری و در حال سجده سپری كرده ‏باشد، كه خداوند بر فرشتگان مباهات كرده، می‌گوید؛ بنگرید به بنده‌ام كه روح او در اختیار من و بدنش در ‏طاعتم است می‌بینید كه به خاطر ترس از عذاب و امید به رحمتم چگونه خود را از بستر خواب جدا ساخته، ‏با من در حال راز و نیاز است؛ پس شهادت دهید كه من او را آمرزیدم.(1)‏

‏1- بحارالانوار، ج 46، ص 99

 





[ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  ] [ 6:18 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]