نماز عاشقانه

نماز عاشقانه

http://file.tebyan.net/a433b6090c/858258225.jpg

نماز کاربردهای گوناگونی دارد؛ چرا که هر کسی به دامن نماز به انگیزه ای می آویزد. البته از نظر قرآن، استعانت جویی به نماز برای دست یابی به آرامش، حوائج روزانه و دفع مشکلات ، جلب منفعت و مانند آن، تنافی با خلوص ندارد؛ چرا که استعانت جویی به نماز، در حقیقت استعانت جویی به خداوند و عبودیت اوست که در آیه ۵ سوره فاتحه و حمد بیان شده است. البته خداوند به صراحت در آیه ۴۵ سوره بقره خواستار استعانت جویی به خدا از طریق نماز و صبر شده است که برخی از روایات تفسیری مصداق ظاهر صبر را روزه دانسته است.

بر اساس روایات انسان می بایست همه چیزش را از خداوند بخواهد. این همه چیز از نمک تا غذا جسم و جان و عاقبت به خیری و لقای الهی را شامل می شود. بنابراین، استعانت جویی به نماز عین خلوص است؛ چرا که از غیر بریدن و به خدا پیوستند و از او یاری و مدد جستن است. این همان فرار به سوی خداست که درعمل خودنمایی می کند و به نمایش گذاشته می شود.

با این همه، انسان بلند همت آن است که خداوند را به عشق و حب بخواهد؛ چرا که وقتی انسان خداوند را به عشق و حب بخواهد و بخواند و محبوب خداوند شود، هرگز عاشق و محب، محبوبش را رها نمی کند و بهترین امکانات را در اختیار او می گذارد و آسایش و آرامش او را به اسباب گوناگون فراهم می آورد و او را مسرور و شاد و خشنود می سازد.

خوش سروده است لسان الغیب حافظ شیرازی در تفسیر انفسی خویش:

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن / که خواجه خود شیوه بنده پروری داند.

هرگز دیده یا شنیده اید که عاشق، معشوق را تامین نکند و اسباب رنجش خاطر شود. خداوند خود را عاشق معرفی می کند و می گوید که پیش از آن که محبوب و معشوق، عشق ورزی کند، خداوند است که عشق ورزی می کند و بنده را محبوب و معشوق خویش قرار می دهد. به این معنا که این عشق هر دو سویه است و هر عاشقی خود معشوق و هر محبوبی خود محب است. خداوند در آیه ۴۵ سوره مائده می فرماید: یحبهم و یحبونه؛ یعنی نخست خداوند آنان را دوست می دارد و سپس آنان خداوند را دوست می دارند. این بدان معناست که خداوند در عشق بازی خود پیشتاز است. پس معشوق نمی بایست دل نگران باشد و به مزد عشق ورزی کند.

نماز عاشقانه انسان خداوند عاشق را به سر وجد آورد و همه چیز را به او عنایت می کند. این خلوص درجه نهایی است که فراتر از آن نیست. خداوند را برای خداوندیش پرستش کردن و نماز به عشق خواندن همه هستی را به روی انسان باز می کند؛ چرا که عاشق همه چیزش را به پای معشوق می ریزد. این گونه است که خداوند محبوب و حبیب خویش محمد (ص) را در اسرایی شبانه به کمون ذات خویش راه می دهد که هیچ موجودی پیش از آن راه نیافته بود و در مقام تدلی و قاب قوسین او ادنی(نجم ، آیات ۸ و ۹) با او نرد عشق می بازد و به اسرار کمون آگاه می سازد که یکی از آن ها غیب الغیوب و قرآن و قدر هستی است.

خداوند در آیات بسیار از عبادت و نماز عاشقانه پیامبر(ص) بسیار سخن گفته است. از جمله می توان در آیات ۷۹ سوره اسراء، ۲۰ سوره مزمل، ۱۶۲ سوره انعام و ۱۱ و ۱۴ سوره زمر و مانند آن اشاره کرد.

سماموس





[ چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395  ] [ 5:25 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]