بازگشت به سوی خدا، زمینه ساز توجه به نماز
بازگشت به سوی خدا، زمینه ساز توجه به نماز
به هر حال، احتمال ملاقات خداوند و بازگشت به سوی خدا، برای آسان شدن کارهای سخت کفایت می کند، چه رسد به نماز که خود آسان ترین پرستش و عبادت در میان عبادات است. البته از آیات ۳ سوره نمل و ۴ سوره لقمان، به دست می آید که یقین و قطع کامل به موضوعی چون قیامت می تواند رفتار انسانی را به گونه ای خاص تحت تأثیر قرار دهد و نه تنها شخص را به نماز و دیگر اعمال مقبول شرعی گرایش دهد، بلکه عامل مهمی در تغییر کامل رفتاری می باشد؛ زیرا کسی که یقین به آخرت یابد دایم الذکر و الصلاه می شود و هیچ گاه از نماز و ذکر الهی غافل نمی شود. از این رو در این آیات با آوردن فعل مضارع یقیمون الصلاه، به اقامه دایمی نماز از سوی افرادی که در مقام یقین هستند، اشاره می کند. کسی که در مقام شهود و علم یقین است، هرگز دمی از خدا و نمازگزاری و ذکر او غافل نمی شود. پس آنانی که دایم در نمازند، همان اهل یقین هستند؛ حال چه این یقین ایشان از باب علم الیقین یا عین الیقین یا حق الیقین باشد.
براین اساس می توان زمینه ها و بسترهای لازم در آسانی اقامه نماز را در امور شناختی و بینشی و نگرشی انسان جست وجو کرد.
بی گمان پذیرش فلسفه آفرینش و هدفمندی آن در کنار پذیرش خدا و معاد و پروردگاری خداوند، مهم ترین عامل در انجام کارهایی است که ما از آن به شریعت یاد می کنیم. کسانی که حقیقت هستی و پروردگاری را درک کرده باشند، می کوشند تا خود را با فلسفه و هدف آفرینش هماهنگ سازند. لذا به نماز به عنوان یک عامل مهم در این همانند و هماهنگ سازی توجه ویژه داشته و آن را انجام می دهند. از این رو خداوند در آیاتی چند ایمان را مهم ترین بستر و زمینه ساز برای اقامه نماز می داند. (مائده، آیه ۵۵؛ انعام، ۹۲؛ توبه آیات، ۱۸ و ۷۱)
خداوند همچنین در آیات ۱۵ تا ۱۷ سوره اعلی به نقش پذیرش معاد و آخرت طلبی در برپایی نماز اشاره می کند. در این آیات خداوند می فرماید اگر دوزخیان دنیا را بر آخرت مقدم نمی داشتند و به آن چه موجب فلاح و رستگاری آنان می شد، روی می آورند، نماز خواندن بر آنان آسان می شد و آن را به جا می آوردند.
سماموس