جایگاه شب در زندگی بشر
جایگاه شب در زندگی بشر
شب، فاصله زمانی غروب خورشید تا طلوع فجر است. (المصباح، ج۱-۲، ص۵۶۱ «اللیل») از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شب یکی از آیات بسیار مهم الهی است که ارزش تفکر برای خداشناسی و هستی شناسی را داراست و در چنان جایگاه ارزشی است که خداوند به این آیت و نشانه خویش سوگند می خورد تا عظمت شب درک شود. (انشقاق، آیه ۱۶، تکویر، آیه ۱۷؛ مجمع البیان، ج۱۰-۹، ص ۶۷۷؛ الکشاف، ج۴، ص۷۱۱)
شب به عنوان یک آیت عظیم الهی فرصتی برای استراحت و آرامش، تفکر و تدبر است. در این میان بخشی از اوقات شب از برخی دیگر نیز ارزشمندتر است. شامگاهان، فرصتی مناسب برای سجده و خضوع (آل عمران، آیه ۱۱۳، فرقان، آیه۶۴، زمر آیه۹) ذکر الهی (اعراف، آیه ۲۰۵)، دعا و نیایش (اسراء، آیات ۷۹ و ۸۰؛ انعام، آیه ۵۲؛ اعراف آیه۲۰۵) و نیز حمد (روم، آیه۱۸) و تسبیح خداوند از هر نقص و عیبی است. (آل عمران، آیه۴۱؛ روم آیه۱۷)
یکی از اوقات نمازهای واجب، شامگاهان و اوایل شب است. (هود، آیه۱۱۴؛ اسراء، آیه۷۸) خداوند شب را به تسخیر انسان درآورده تا رام انسان باشد. (ابراهیم، آیه۳۳؛ نحل، آیه۱۲).
با همه ارزشی که شب برای انسان و رسیدن به کمالات و مقامات دارد، ولی دراین میان برخی از شب ها از شب های دیگر برتر است؛ چنانکه شب های دهگانه، شب هایی است که خداوند توجه ویژه ای به آن دارد و بدان سوگندی خاص می خورد. (فجر، آیه۲) از جمله شب های بافضیلت، شب های قدر است که این شب ها در فضیلت از همه شب ها برتر و یک شب آن اگر درک شود برابر با هزارماه است. (قدر، آیات ۲ و ۳) از این رو خداوند شب قدر را شبی مبارک دانسته است. (دخان، آیه ۳)
رسول خدا(ص) زمستان را بهار شب زنده داری می داند و این اوقات را به سبب طولانی بودن برای شب زنده داری مناسب تر می بیند، چرا که فرصت بیشتری را به شخص می دهد تا تهجد داشته باشد. آن حضرت می فرماید: الشتاء ربیع المومن یطول فیه لیله فیستعین به علی قیامه و یقصر فیه نهاره فیستعین به علی صیامه؛ زمستان بهار مؤمن است، از شبهای طولانی اش برای شب زنده داری و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد. (وسائل الشیعه، ج ۷ ص ۳۰۲، ح ۳)
اهل ایمان شب را بسیار عزیز و گرامی می دارند و آن را فرصتی گرانبها و ارزشمند برای تفکر و تدبر در خلقت آسمان و رسیدن به حکمت و اهداف آفرینش و درک رستاخیز و معاد می دانند (بقره، آیه ۱۶۴؛ آل عمران، آیه ۱۹۰؛ نبا، آیات ۲ تا ۱۷) و می کوشند تا همه شب را به شب زنده داری بگذرانند؛ چرا که می خواهند سیره و سلوک نبوی را به عنوان اسوه حسنه و الگوی برتر در پیش گیرند (احزاب، آیه ۲۱)؛ زیرا اگر شب زنده داری برای آن حضرت(ص) واجب بوده برای مومنان مستحب است. (مزمل، آیه ۲۰)
البته سیره پیامبران دیگر نیز این بوده است. از این رو خداوند میعاد خود را با حضرت موسی(ع) در شب قرار می دهد و ایشان به میعاد چهل شبانه می رود تا با خداوند خلوت کند و مناجات داشته باشد. (بقره، آیه ۲۱؛ اعراف، آیه ۱۴۲) پس هر کسی که می خواهد با محبوب خویش مناجات خاص داشته باشد و به عبادت و بندگی خالصانه بپردازد و صفا یابد، شب هنگام بهترین زمان برای این کار است. (همان و نیز انعام، آیه ۵۲؛ اسراء، آیه ۷۹)
شبها، زمان ارتباط گیری مستقیم با خداوند و زمان دریافت وحی و نبوت است. (طه، آیات ۱۰ تا ۱۴؛ نمل، آیات ۷ تا ۹) پس انسان ها می بایست به علل گوناگون از جمله این امکان استثنایی نجوا و ارتباط باخداوند و رسیدن به مقامات و کمالات و نیز آرامش و سکونت و خواب (انعام، آیه ۹۶؛ یونس، آیه ۶۷؛ روم، آیه ۲۳؛ نباء آیات ۹ و ۱۰) و قبض موقت روح و رفتن آن به ملکوت و نزد پروردگار (انعام، آیه ۶۰) و امور دیگر، به عنوان یک نعمت بزرگ شکرگزار آن باشند. (فرقان، آیه ۶۲؛ قصص، آیه ۷۳)
البته دیگرانی نیز شب زنده داری می کنند، ولی این فرصت استثنایی را به تباهی می کشانند. خداوند در بیان خصوصیات مترفان و مرفهان بی درد می فرماید که شب نشینی مرفهان مستکبر، با یاوه سرایی و بدگویی برضد قرآن و پیامبر(ص) و کارهای لغو و بیهوده دیگر سپری می شود و این فرصت را به تهدید علیه خود تبدیل می کنند. (مومنون، آیات ۶۴ تا ۶۷)