علت اختلاف مسلمانان در نماز
علت اختلاف مسلمانان در نماز
سيرهی عملی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) اين بود كه هر كس سه مطلب را اذعان میکرد، او را مسلمان میدانست؛ و هر كس يكی از اين سه اصل را انكار میكرد، او را از دایره مسلمان اخراج میکرد.
آن سه اصل عبارتند از:
الف) اعتقاد به توحید
ب) اعتقاد به نبوّت ایشان و کتاب نازل شده بر حضرت.
ج) اعتقاد به وجود آخرت.
بنابراین اگر کسی به نبوّت پیغمبرخاتم(صلیاللهعلیهو آله) ایمان داشته باشد، لازم است به همه آنچه که از جانب خداوند آورده است ایمان بیاورد و اگر یکی از آنها را انکار کند، موجبِ انکار رسالت و در نتیجه ارتداد آن شخص میشد.[1]
پیروی از ولایت علیّبنابیطالب(علیهالسلام) یکی از چیزهاییست که رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) بدان امر فرموده است. امّا برخی از مسلمین، این امر را فراموش کرده و از افرادی دیگر پیروی کردند، و همین امر موجب بروز اختلافی شدید در بین مسلمین گردید. عدّهای از مسلمین سیرهی امیرالمومنین(علیهالسلام) را در پی گرفتند و عدّهی دیگر سیرهی خلفا را در پیش گرفتند، لذا همین دو دستگی موجب به وجود آمدنِ اختلاف بین مسلیمن شد.
در همین راستا برخی شبههای را مطرح کرده و میگویند: «نماز ﺳﺘﻮﻥ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻧﻈﺮ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ. ﺩﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﺳﺘﻮﻧﺶ تا این اندازه ﺗﻖ ﻭ ﻟﻖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩی میخورد»؟[2] پاسخ اجمالی این شبهه، از عرایضی که تقدیم کردیم مشخص میشود اما برای توضیح بیشتر و پاسخ دقیقتر؛ منشا این اختلافات را ذکر میکنیم:
منشاء این اختلافات در دو امر مهم است:
الف) دور شدن از عصر حضور رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله)
با مطالعه تاریخچهی سیاسی دوران بعد از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) متوجه میشویم که بعد از رحلت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) و با دور شدن از عصر حضور پيامبراكرم(صلیاللهعلیهوآله) و پيدايش سؤالات جديد در زمینههای مختلف مانند مسائل مربوط به نماز و وضو، زمینه بروز اختلاف در میان مسلمانان پدید آمد. اهل سنّت که پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) راه دسترسی به مفسر حکم الهی را بسته میدیدند در پاسخ به این سوالات به رأی و اجتهاد خویش عمل کردند.
اما شیعیان راه دسترسی به مفسر حكم الهی را باز میدیدند. از دیدگاه شیعیان، بنا به سفارش نبیاكرم(صلیاللهعلیهوآله) ائمه اطهار(علیهمالسلام) مفسّر و بيانگر حكم الهی بعد از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بودند. شیعیان تا حدود 250 سال پس از رحلت نبیّاكرم(صلیاللهعلیهوآله) نيز دسترسی به مبيّن و مفسّر احكام الهی داشتند و ائمه(علیهمالسلام) آنچه را كه حكم الهی بود تبيين میكردند؛ در حالی كه اهلسنّت در اين امور به فهم و رأی خود استناد كردهاند. ریشه اساسی اختلاف، آن است كه اهل تسنّن به سیرهی خلفا روی آورده، و حتی اجتهادات آنان در برابر نصوص دینی را حجّت میدانند.
ب) تغییراتی که از سوی خلفا، پس از رحلت رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) صورت گرفت
تغييرات و تشريعاتی كه از سوی خلفا پس از رحلت رسولاكرم(صلیاللهعلیهوآله) صورت گرفت مانند مسأله تكتّف (با دست بسته نماز خواندن) عموما از زمان عمر خليفه دوّم مرسوم شد. به عنوان نمونه وقتی اسيران فارس را نزد وی آوردند، آنان مقابل عمر دست بسته ايستادند. وی علّت اين امر را جويا شد، گفتند: ما مقابل اميران و بزرگان خود به جهت احترام اينگونه میايستيم. عمر از اين نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز اينگونه بايستيم.[3]
در مسأله وضو آمده است كه وضوی همهی مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدی داشته و مانند وضوی كنونی شيعه بوده است. اين مسأله با آيهی قرآن نيز تطبيق دارد كه میفرمايد: «وَ امْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ [مائده/6] صورت و دستهايتان را با آن مسح کنيد». در اين آيه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است، در حالی كه اهلتسنّن پاها را میشويند. علّت تغيير وضو اين بود كه عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگی وضوی پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) گرفتار ترديد شد؛ او سپس وضوی پيامبر را به شكلی كه اكنون در ميان اهل سنّت مرسوم است اعلام نمود. اين قضيه مورد مخالفت بسياری از صحابه قرار گرفت، لكن حكومت اموی بنا به اغراض سياسی در نقاط مختلف اسلامی، شيوه عثمان را تبليغ كرد و شرايطی به وجود آوردند كه برخی از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاكم را نداشت و در نتيجه اينگونه وضو گرفتن رواج يافت.[4]
حاصلسخن اینکه: ستون دین اسلام «نماز» بر خلاف گفتهی شبهه افکن، استوار و پا برجاست؛ امّا با توجّه به اینکه برخی از مسلمین با سیرهی اهلبیت(علیهمالسلام) فاصله گرفته و طبق سیرهی خلفا عمل کردند، همین امر، موجب اختلاف در بین مسلمین گردید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. أطيب البيان فی تفسير القرآن، ج1، ص: 179.
[2]. لینک شبهه.
[3]. مستند العروه الوثقي, آيت الله خويي , ج 4, ص 445 - جواهرالكلام , ج 11, ص 19.
[4]. برای آگاهی بيشتر ر.ك: وضوء النبی من خلال ملابسات التشريع، علی الشهرستانی، نشر مشعر.
منبع:http://www.welayatnet.com