بیدار کردن فرزند برای نماز شب

بیدار کردن فرزند برای نماز شب

25070836564117798191.jpeg

«مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطا در یکی از شب‌ها که برای تهجد برخاست، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرده و فرمود: برخیز به حرم مطهر مشرف شویم ودر آنجا نماز بخوانیم. فرزند جوان که در آن ساعت شب، برخاستن از خواب برایاو دشوار بود، در مقام عذرخواهی برآمد و گفت: من اکنون آماده نیستم؛ شما منتظر من نشوید، بعد مشرف می‌شوم. فرمود: نه. من اینجا ایستاده‌ام، برخیز ومهیا شو که با هم برویم. آقازاده به ناچار از جا برخاست و وضو گرفت و با هم راه افتادند. کنار در صحن مطهر که رسیدند، آنجا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است. آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود: این شخص در این وقت شب برای چه اینجا نشسته است؟ گفت: برای گدایی از مردم. فرمود: از رهگذرها چه مقدار ممکن است نصیب او گردد؟ گفت: بهاحتمال یک تومان (به پول آن زمان). مرحوم کاشف الغطا فرمود: فرزندم! درست فکر کن و ببین این آدم برای مبلغ بسیار اندک و کم‌ارزش دنیا و آن هم محتمل،در این وقت شب، از خواب و آسایش خود دست برداشت و آمد در این گوشه نشست و دست خواری به سوی مردم دراز کرد؛ آیا تو به اندازه این شخص به وعده‌های خدادرباره شب‌خیزان و متهجدها اعتماد نداری که فرموده است: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ؛ هیچ‌کس نمی‌داند چه چیزاز آنچه روشنی‌بخش دیدگان است به [پاداش] آنچه انجام می‌دهند برای آنان پنهان شده است». (سجده: 17) گفته‌اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زندهِ دل خود، چنان تکان خورد و تنبّه یافت که تا آخر عمر، از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد».1


1. داستان‌های شگفت‌انگیزی از نماز شب، ص 177؛ شب مردان خدا، صص 44 و 45؛ داستان‌های نماز شب، ص 98.

 





[ پنج شنبه 20 خرداد 1395  ] [ 4:48 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]