خاطره یک اسیر عراقی

03992189916579990851.jpeg

خاطره یک اسیر عراقی

 یکیاز اسرای عراقی می‏گوید: یادم نمی‏رود یک روز که در جبهه بودیم، مختصات یکهدف را به توپخانه ما دادند، برنامه این بود که آتش سنگینی روی هدف مورد نظر اجرا کنیم، این کار انجام شد، در وهله اول پنداشتیم که محل تجمع نفرات یا یکی از انبارهای مهمات شماست، ولی چند روز بعد دریافتیم که هدف، مسجد جامع سوسنگرد بود، یعنی خانه خدا، فرماندهان رده بالا در جواب سؤال ما گفتند: چون امام خمینی (رحمت الله) گفته است: «مساجد سنگر است»؛ سنگر دشمن باید در هم کوبیده شود.

منبع : هزار و یک نکته درباره نماز، حکایت359





[ چهارشنبه 26 خرداد 1395  ] [ 3:01 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]