اندر حکایت زور آزمایی علم و هوای نفس

حکایت؛ مرحوم ملا عبدالله تستری(ره) در مجلسی از مقدس اردبیلی(قدس سره) مسئله ای سؤال کرد؛ مرحوم اردبیلی فرمود : الان نمی شود ، بعدا خدمتتان می گویم.

پس از آنکه جلسه تمام شد، ایشان دست حاجی تستری را گرفت و از مجلس بیرون آورد و به سمت محلی خلوت برد و در آنجا جواب مسئله را برای ایشان بطور کامل شرح داد.

ملا عبدالله با حیرت و تعجب  پرسید: چرا این مطالب را در همان مجلس نفرمودید و ما را از جمع دور کردید و سپس جواب مسئله را فرمودید؟

مقدس اردبیلی فرمود: اگر در آنجا در حضور مردم صحبت می کردیم، شاید مایه نقصان من و تو می شد، چون هر یک خواهان  پیروزی خود بودیم و این نفس سرکش سوء استفاده می کرد و از شائبه ریا و خود خواهی وجود نداشت و گناهکار می شدیم، ولی الآن در این مکان جز من، تو و خداوند متعال، کسی نیست و شیطان و نفس هیچ گونه دخالتی ندارند .1

ما را اسیر کردی اماره را امیری                            ما را امیر گردان او را غلام گردان 2

1.با اقتباس و ویراست از کتاب  مرادن علم در میدان عمل

2.مولوی

منبع: حوزه