نماز از شهادت نا حق جلوگيرى مى كند
نماز از شهادت نا حق جلوگيرى مى كند
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چند نفر از مسلمانان را جهت تعليم احكام اسلام و قرآن به طرف يكى از قبايل عرب فرستاد،ولى اين عده با خيانت قبايل هم پيمان پيامبر صلى الله عليه و آله دستگير و تحويل مشركين مكه شدند. مشركين نيز تصميم به كشتن آنان را گرفتند از جمله آنها شخصى با نام (( خبيب بن عدى )) بود چون خواستند او را بكشند گفت : ((اگر ممكن است مرا رها كنيد و تا دو ركعت نماز تمام و كامل گذارم )) آنان گفتند: (( مانعى ندارد )) او دو ركعت نماز تمام و كامل گذارد و سپس گفت ((به خدا سوگند اگر به خاطر آن نبود كه گمان كنيد از ترس مرگ نماز را طول مى دهم بيشتر نماز مى خواندم ))
(لذا گفتند:خبيب كسى بود كه دو ركعت نماز رادر هنگام كشته شدن سنت نهاد)
خبيب را بالاى چوبى برافراشتند و چون او را محكم به چوبه دار بستند گفت ((خدايا! ما پيامبرت را رسانديم اكنون در اين بامداد او رااز وضع ما با خبر ساز! ))
سپس گفت :((خدايا! به حساب يكايك اينان برس و ايشان را دسته دسته بكش واحدى را از اينان باقى مگذار )) در حالى كه سخت او را بسته بودند، به او گفتند: ((از اسلام برگردد تا تو را رها كنيم )) گفت : (( لا اله الا الله )) به خدا قسم دوست ندارم كه از اسلام برگردم و تمام آنچه روى زمين است از من باشد ))
گفتند: ((دوست دارى كه محمد به جاى تو باشد و تو در خانه خود نشسته باشى ؟ ))
گفت ((به خدا سوگند دوست ندارم به تن محمد فرو رود من درخانه ام آسوده باشم )) گفتند ((ولادت و عزى قسم (منظورت آنهاست ) كه اگر برنگردى كشته شوى ))
گفت (( كشته شدنم در راه خدا ناچيز است ))) روى او را از قبله برگرداندند ،او گفت : ((چرا روى مرا از قبله برمى گردانيد ؟ خدايا! اينجا كسى نيست كه سلام مرا بر پيامبرت برساند، پس تو خود سلام مرا به او برسان )).
رسول خدا صلى الله عليه و آله همچنان كه با اصحاب خود نشسته بود،حال وحى به او دست داد و فرمود: (( عليه السلام و رحمة الله بركاته )) سپس گفت :((اينك جبرئيل است كه سلام ((خبيب )) را به من مى رساند! )) سران مشركين ، چهل پسر از فرزندان كشته هاى بدر را فرا خواندند و به دست هر كدام نيزه اى دادند تا يكبار بر (( خبيب ))) حمله بردند، روى او به طرف كعبه برگشت و گفت ((الحمدالله ))
پس از آن مشركى بر او حمله برد نيزه اى به سينه اش كوبيد كه از پشتش در آمد و ساعتى با ذكر خداو ياد محمد صلى الله عليه و آله زنده بود تا شهيد شد. (1)
از اين داستان نتيجه مى گيريم كه هر چه مشركان خواستند اين صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله را از دين اسلام برگردانند تا شهادت ناحق برعليه پيامبر صلى الله عليه و آله بدهد او حتى از جانش هم در راه پيامبر صلى الله عليه و آله دريغ نكرد پس آيا معنى دارد كه انسان در كارهاى روزمره و بعضى از كارهاى كه برايشان پيش مى آيد بر عليه يكديگر شهادت ناحق بدهند!
1- وسائل الشيعه ج 3
منبع : کتاب نماز راز دوست