نمونه ای از عبد و عبادت

http://www.axgig.com/images/42716429811633929712.jpg

یکی از مردمان نیکوکار به بازار رفت که (غلام) بنده ای بخرد. غلام زر خریدی را به او عرضه کردند، به آن غلام گفت: نام تو چیست؟
گفت: فلان، خریدار گفت: چه کاره ای؟ غلام گفت فلان، شخص خریدار به برده فروش گفت: من این غلام را نمی خواهم، غلام دیگری بیاور. هنگامیکه غلام دیگری آورد آن شخص خریدار به آن غلام گفت: نام تو چیست؟
غلام گفت: هر نامی که تو بگذاری. مولا گفت: خوراک تو چیست؟ غلام گفت: آنچه تو عطا کنی. مولا گفت: چه نوع لباسی می پوشی؟ غلام گفت هر لباسی که تو به من بپوشانی.
مولا گفت: چه کاره هستی؟ غلام گفت: هر دستوری که تو بفرمائی. مولا گفت: چه چیز را اختیار می نمائی؟ غلام گفت: من بنده هستم بنده که از خود اختیاری ندارد.
مولا گفت: این بنده حقیقی می باشد. این بنده را باید خرید حالِ ما هم باید مثل این بنده، بین خود و خدایمان باشد.(1)

1) تفسیر آسان: ج 1، ص 21، نقل از تفسیر روح الجنان، شرح سوره حمد.

منبع : زبده القصص نویسنده : علی میرخلف زاده





[ یک شنبه 10 مرداد 1395  ] [ 10:45 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]