نماز و طلب حاجت از زيارت امام رضا عليه السلام
مردى از اهالى بلخ همراه غلامش به زيارت مرقد شريف حضرت امام رضا عليه السلام به مشهد آمدند آن مرد در قسمت بالا سر مرقد ،مشغول نماز شد و غلامش در قسمت پايين به نماز ايستاد، وقتى كه به سجده رفته و سجده را طول دادند، زوار دريافتند كه نياز به درگاه بى نياز عرضه كرده اند و به زبان حاجتى از حضرت دوست خواسته اند.
قبل از غلام ، آن مرد سر از سجده برداشت و غلام خود را به حضور طلبيد غلام بى درنگ سر از سجده برداشت و به حضور او آمد آن مرد به غلام خود گفت : ((آيا مى خواهى تو را آزاد كنم ؟ )) غلام گفت ((آرى )) آن مرد به غلام گفت ((تو را در راه خدا آزاد مى كنم و كنيزم را كه در بلخ است نيز آزاد نموده و او را در عقد و ازدواج تو در آوردم ، و ضامن مهريه اش شدم فلان مزرعه ام را وقف شما و فرزندان شما و نسلهاى آينده شما كرده و اين امام را بر اين موضوع گواه مى گيرم ))غلام با شنيدن اين سخن گريه كرد و گفت (( سوگند به خدا و اين امام ! من در سجده همين مطلب را از امام خواستم كه گفتى و اينك به حاجتم رسيدم . ))(1)
1- عيون اخبار الرضا عليه السلام ج 2 ص 282
منبع : کتاب نماز راز دوست