مایلم در حیاط منزل، زیر درخت تا صبح در عبادت باشم
مؤ لف كتاب ((دين ما علماى ما)) مى نويسد: در زمان مرجعيت آيت الله العظمى حاج آقا حسين بروجردى (ره ) طلبه جوانى را (به نام شيخ على فريدة الاسلام كاشانى ) مى ديدم كه قيافه عارفانه اش توجه صاحب نظران را جلب مى كرد، از نظر علمى در مقام اجتهاد و از نظر معنوى در درجات بالاى عرفان بود او در زمان بلوغ به حرم حضرت امام رضا مشرف شد و به حضرت عرض كرد: (( بار سنگين تكيليف الهى بر دوشم آمده است ، از شما كمك مى خواهم .)) دعاى كميل را با اشك و آه مى خواند و مى لرزيد (در مدرسه فيضيه قم ) پس از نماز جماعت كه به امامت آيت الله العظمى اراكى (ره ) اقامه مى شد، همه نمازگزاران مى رفتند ولى او به نمازهاى مستحبى مشغول مى شد، من ، نمى توانم وصف نمازش را منعكس كنم ولى همين مقدار مى توانم بنويسم كه در تمام ايام عمرم چنين نمازى كه با اشك و آه و گريه همراه باشد نديدم او يكى از استادان شهيد سيد عبد الكريم هاشمى نژاد بود و آن مجاهد نستوه و پيوسته اين جوان را همراهى مى كرد و به عنوان حفظ ادب و احترام به مقام استاد بزرگوارش چند قدم به دنبال او راه مى رفت ، (فريدة الاسلام كاشانى ) در سن بيست و چهار سالگى در يكى از روستاهاى (رودسر، گيلان ) مشهور به (كولكاسرا) از دنيا رفت ، ميز بانش مرحوم اشراقى كه از علما بود براى حقير نقل كرد: بعد از خوردن شام گفت : خيلى مايلم در حياط منزل ، زير درخت تا صبح در عبادت باشم ، بعد برخاست دو ركعت نماز خواند ، ذكر ركوعش راد كه شمردم هفتاد بار بود، بعد از نماز كمى از مواعظ و احاديث را براى ما بيان كرد و به سجده رفت ديگر سر از سجده برنداشت ، و روح پاكش به ملكوت اعلى پر كشيد. (1)
1- دين ما علماى ما، ص 88 - 87
منبع : کتاب نماز راز دوست