تب و لرز تو به من نيز سرايت نمود

http://www.axgig.com/images/33164503965873380150.jpg

يكى از شيعيان اما على (عليه السلام ) مى گويد: روزى تب و لرز داشتم به طورى كه رفتن به مسجد برايم مقدور نبود. روز جمعه كه فرا رسيد در خودم احساس سبكى و بهبود نمودم . با خود انديشيدم كه بهتر است غسل كنم ، به مسجد بروم و پشت سر اميرمومنان (عليه السلام ) نماز بخوانم .
غسل كردم و به مسجد رفتم و نشستم . امير مومنان (عليه السلام ) مشغول خواندن خطبه ها كه شد دوباره احساس تب و لرز نمودم ، با وجود اين خود را كنترل نموده با اتمام خطبه ها نماز را پشت سر حضرت (عليه السلام ) به جاى آوردم .
بعد از نماز، امام (عليه السلام ) مرا به خانه اش دعوت نمود و چون به نزد حضرتش (عليه السلام ) شتافتم ، فرمود: امروز تو را چه شده بود كه به خود مى پيچيدى ؟
عرض كردم : مدتى بيمار بودم ، امروز تبم فروكش كرد تصميم گرفتم كه براى نماز به مسجد بيايم اما در مسجد دوباره تب و لرز به من دست داد.
امام (عليه السلام ) فرمود: تب و لرز تو به من نيز سرايت نمود، زيرا ما با شما (شيعيان ) ارتباط معنوى داريم .

عرض نمودم : آيا تنها شيعيانى كه در مسجد هستند يا آنهايى كه در ديگر جايها نيز هستند؟
فرمود: هر كدام از شيعيان ما در شرق و غرب عالم چون به دردى مبتلا شوند آن درد به ما هم سرايت مى كند. (1)

1-  آدابى از قرآن ، شهيد دستغيب ، ص 216.

منبع :شبى در پايتخت بهشت
مؤ لف : بيژن شهرامى





[ جمعه 5 شهریور 1395  ] [ 4:33 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]