داستان شخصی که همیشه با وضو بود

http://www.axgig.com/images/84870179201612345544.jpg

شخصی پیوسته بر طهارت بود (همیشه با وضو بود) چون از دار دنیا رحلت کرد، بزرگی او را به خواب دید که در بهشت می خرامید، و نور از دست و پا و از پیشانی او می تابید، چنانکه نور آفتاب در جنب آن نابود می نمود. از او پرسید که ای درویش: ما در دنیا طاعت و عبادت زیادی از تو ندیدیم این منزلت و کرامت به چه یافتی؟! و این نورها تو را از کجا پیدا شد؟
جواب داد که: من در دنیا پیوسته بر طهارت (با وضو) بودم، خداوند آن طهارت را نور من گردانید و این نور که از اعضای من می تابد علامت آن وضوست که در دنیا می ساختم و هر ساعت بی واسطه ندای حق تعالی به من می رسد که: عبدی عشت طاهراً و دخلت القبر طاهرا فلم تزل کذلک حتی تلقانی، فانی احب الطاهر المطهر (1) ای بنده من در دنیا پاک زندگی کردی و داخل قبر شدی در حالی که پاک بودی، پس این پاکی و طهارت از تو دور نمی شود، تا اینکه مرا ملاقات کنی، پس من دوست دارم کسی که پاک و مطهر است

1) رساله العلیه فی الاحادیث النبویه، ص 52.

منبع :پاداشهای نمازگزاران نویسنده : رحیم کارگر محمدیاری





[ یک شنبه 14 شهریور 1395  ] [ 11:11 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]