توجه آغازگران اسلام، به نماز
عفيف کندي مي گويد:
در آغاز بعثت، براي خريد لباس و عطر به مکه سفر کردم و نزد عباس «عموي پيامبر صلي الله عليه و آله» که کالا مي فروخت، رفتم و کنارش بودم و به کعبه نگاه مي کردم، در حالي که اول ظهر فرا رسيده بود و هوا بسيار گرم بود، ناگهان ديدم جواني آمد و به آسمان نگاه کرد، سپس روبروي کعبه ايستاد و مشغول نماز شد هماندم ديدم نوجواني آمد و به آسمان نگريست و سپس در طرف راست او ايستاد، پس از چند لحظه، بانوئي آمد و پشت سر آن دو نفر، به نماز ايستادند، ديدم آن جوان به رکوع، سپس به سجده رفت، و آن نوجوان و زن نيز رکوع و سجده بجا آوردند.
به عباس گفتم: چيز عجيب و مهمي مي بينم.
گفت: آري امر عظيمي است، آيا مي داني، اين جوان و آن نوجوان، و آن زن کيستند؟ گفتم: نه.
گفت: «آن جوان، محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله است، و اين نوجوان، علي عليه السلام است، و آن زن، خديجه (سلام الله عليها) مي باشد، پسر برادرم محمد صلي الله عليه و آله مي گويد: خداوند ما را به اين روش (برپا داشتن نماز) فرمان داده است، سوگند به خدا، در همه ي روي زمين، غير از اين سه نفر را، در دين اسلام نيافته ام.» (1)
1- خصائص نسائي، ص3- تاريخ طبري، ج2، ص56.
منبع: کتاب نماز از ديدگاه قرآن و عترت /س